ارزشمندترین ها

کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری pdf

ورود اسلام به ایران به پایان دورهٔ حکومت سلسله‌ی ساسانیان پایان داد و اثرات عمیقی در فرهنگ و شرایط اجتماعی این سرزمین ایجاد کرد. این رویداد تاریخی باعث تقسیم تاریخ ایران به دو دورهٔ ایران باستانی و ایران اسلامی گردید. از آن زمان تا به امروز، مفکران به بررسی ابعاد مختلف این تحول پرداخته و در مورد جنبه‌های مختلف آن تحلیل‌ها و تفسیرها ارائه داده‌اند.

کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران” یک نمونه از این تفکرات است که شهید مطهری در آن به بررسی هویت ایرانی-اسلامی پرداخته و به سوالاتی پیرامون مفهوم ملت ایران در مقابل اسلام، نقش ایرانیان در ترقی اسلام، و تأثیر اسلام در پیشرفت ایران پاسخ داده است.

728 90

مرتضی مطهری (1298-1358) در شهر مشهد به دنیا آمد و در خانواده‌ای روحانی بزرگ شد. او از سن 12 سالگی در حوزه‌ی علمیه‌ی مشهد علوم اسلامی را فراگرفت و سپس در حوزه‌ی قم به تحصیل فقه و اصول، الهیات، فلسفه‌ی ملاصدرا و عرفان و اخلاق پرداخت. او از آموزش و تالیف در مدرسه‌های مختلف مشغول به کار شد.

همواره در کنار نهضت امام خمینی حضور فعال داشته و به عنوان رهبر هیئت‌های مختلف اسلامی فعالیت کرده است. مطهری در مواقع مختلف به دستگیری و زندانی شدن برخورد کرد اما با ایستادگی ویژه، در راه ایده‌ها و اصول خود پیش رفت.

آثار شهید مطهری به دو دسته‌ی تالیفی و سخنرانی‌ها تقسیم می‌شود. در مورد مسائل فقهی و آموزه‌های اسلامی، آثاری چون «آشنایی با قرآن»، «مسئله حجاب»، «معاد»، «عدل الهی»، «تعلیم و تربیت در اسلام» و «نبرد حق و باطل» از جمله‌ی آثار وی هستند.

در زمینه‌ی سیره‌ی پیامبر و اهل بیت نیز کتبی چون «جاذبه و دافعه علی علیه‌السلام»، «حماسه حسینی»، «پیامبر امی»، «ختم نبوت» و «سیری در نهج‌البلاغه» از آثار مطهری محسوب می‌شوند.

آثار او در زمینه‌های بنیادی و فلسفی اسلام نیز بسیار معروفند. «مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلام»، «مقالات فلسفی»، «اسلام و مقتضیات زمان» و «اصول فلسفه و روش رئالیسم» از جمله‌ی این آثار هستند.

درباره‌ی کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران”

تاریخ معاصر ایران با مسئله‌ی هویت درگیر شده و از دوران قاجار به بعد، تلاش برای تحقق ملی‌گرایی و یافتن یکپارچگی هویت با انقلاب مشروطه و ورود افکار جدید غربی به کشور، موجب ایجاد مشکلات و بحران‌های فراوانی شده است.

قرن بیستم با توجه به ایدئولوژی مدرنیته، منجر به بازنگری گذشته‌ی ملت‌ها و شناخت ریشه‌ها شد. عقب‌ماندگی‌های آشکار ایران نسبت به کشورهای اروپایی، برخی از روشنفکران را به جستجو درباره‌ی دلایل این عقب‌ماندگی مشغول کرد. برخی از آنان اسلام را به عنوان عامل گسست از هویت فرهنگی باستانی ایران دیدند و سلطه اعراب بر ایرانیان را به‌عنوان عامل ناکارآمدی ایران تلقی کردند. افرادی نیز تقلید از دستاوردهای غرب را راه‌حل برای خروج از مشکلات ایران معرفی کردند. اما گروه دیگری اعتقاد داشتند که با بازگشت به سنت‌ها و ارزش‌های ایران باستان می‌توان مشکلات جامعه‌ی ایران را حل کرد.

در این میان، مرتضی مطهری یکی از متفکران بود که دلایل عقب‌ماندگی ایران را در ناکارآمدی و بی‌لیاقتی حاکمان و پادشاهان ایران می‌دید. او در کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران” به بررسی دغدغه‌های خود درباره‌ی هویت ایرانی پرداخت. تا آن زمان به نظر می‌رسید که هویت ایرانی با ترکیب اجزاء ایرانی و اسلامی به تعادل مطلوبی رسیده است. اما ضعف‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی ایران در مواجهه با غرب، این تعادل را به خطر انداخت.

مطهری معتقد بود که عنوان ملی‌گرایی با الهام از ادبیات و فرهنگ غرب به ایران وارد شده و نگاه ملی‌گرایانه به دلیل ستایش فرهنگ و تمدن گذشته و تاریخ ملی، باعث تضعیف اسلام در ایران شده است. او در این کتاب جنبه‌های فرهنگی و تاریخی اسلام را به شیوه‌ای جامع تر تشریح کرد و نشان داد که چگونه اسلام به عنوان یک نظام جهانی، به همه‌ی اقوام نگاه می‌کند.

مرور بر فصل‌های کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران”

کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران” از سه بخش تشکیل شده است که بر پایه‌ی سخنرانی‌های مطهری آماده شده است. بخش اول با عنوان “اسلام و ملیت ایرانی” شامل سه فصل است که در آن مطهری به بررسی موضوعاتی مانند فقه و فقاهت، فلسفه و حکمت، و عرفان و تصوف می‌پردازد. هدف او از توضیح این موضوعات، نشان دادن استمرار فرهنگی در فرهنگ اسلامی است.

بخش دوم و سوم کتاب به ترتیب با عنوان‌های “خدمات اسلام به ایران” و “خدمات ایران به اسلام” نام گرفته‌اند. در چاپ‌های بعدی، دو بخش دیگر با عنوان‌های “کتابسوزی ایران و مصر” و “فقه و فلسفه و عرفان” با مضمون سهم متفکران ایرانی در علوم مختلف در تمدن اسلامی به کتاب افزوده شدند.

مطهری در مقدمه‌ی کتاب بیان می‌کند: “مسئله‌ی اسلام و ایران از جانب مستشرقان و برخی از تاریخ‌نویسان ایرانی، تحریف شده و بیشتر بر صرف ایرانیت و تقابل با اسلام متمرکز بوده و اسلام را مساوی با عربی بودن دانسته و بر زدودن گرایش‌های اسلامی به بهانه‌ی عربی بودن و مخالف ایرانی بودن اصرار داشتند.”

پاسخ به کتاب «دو قرن سکوت» زرین‌کوب در کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران”

کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران” به عنوان یک نقد به کتاب “دو قرن سکوت” اثر زرین‌کوب، مورخ و منتقد ادبی، معرفی شده است. “دو قرن سکوت” به بررسی ماجراها و شرایط تاریخی ایران در دو قرن اول سیطره اعراب بر ایران تا روی کار آمدن دولت طاهریان می‌پردازد. در این اثر، زرین‌کوب با احترام به تقدس اسلام، حمله اعراب به ایران را محکوم کرده و از تاثیرات منفی آن بر جامعه ایرانی سخن می‌گوید.

مطهری نیز در بخشی از کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران”، حکایت آوردن اسلام به ایرانیان در مقابل اعراب را نقل کرده و آن را مانند آب گوارایی می‌داند که در کام تشنه‌ای ریخته شده باشد. هر متفکری دیدگاه و تفسیر منحصربه‌فردی دارد و تحلیل‌های تاریخی نیز بر اساس دیدگاه‌های فردی انجام می‌شوند. در این زمینه، مورخین و مفسرین ممکن است یک پدیده تاریخی را از زوایای مختلف بررسی کنند و به نتایج متفاوتی برسند.

در بخشی از کتاب “خدمات متقابل اسلام و ایران” می‌خوانیم

تا قرن هفتم هجری، یعنی حدود ششصد سال پس از فتح ایران و مصر، هیچ مدرکی، چه اسلامی و چه غیر اسلامی، سخن از کتاب‌سوزی مسلمین نداریم. این مسئله تا قرن هفتم برای اولین بار مطرح شده است. کسانی که این ادعا را مطرح کرده‌اند، ابتدا هیچ مدرک و منبعی برای اثبات ادعاهای خود ارائه نکرده‌اند و از این نظر، ادعاهای آن‌ها اعتبار تاریخی ندارد. اگر چه این یک ضعف است، اما این ضعف به تنهایی کافی است تا ادعاهای آن‌ها را بی‌اعتبار کند.

تمام افراد به استثنای ابوالفرج و قفطی، شایعه‌هایی را روایت کرده‌اند نه وقوع حادثه را، بلکه در شریعت روایت و قوانین نقل تاریخی، هرگاه مورخ به جای نقل حادثه، “بر سر زبان‌ها بودن” آن حادثه را نقل کند، یعنی به جای آن‌که بگوید چنین حادثه‌ای واقع شده بگوید “گفته می‌شود چنین حادثه‌ای واقع شده”، نشانه این است که حتی گوینده نیز به وقوع آن اعتماد ندارد.

مسئله اصلی در اینجا استثمار است. استثمار سیاسی و اقتصادی آن زمان توفیق حاصل می‌کند که در استعمار فرهنگی توفیق به دست آورده باشد. بی‌اعتقاد کردن مردم به فرهنگ و تاریخ خودشان، شرط اصلی این موفقیت است. استعمار دقیقاً دیده و تجربه کرده است که فرهنگی که مردم مسلمان به آن تکیه می‌کنند و ایدئولوژی که به آن می‌افتند، فرهنگ و ایدئولوژی اسلامی است. این موضوع از همه زوایای کنفرانس‌ها، جشنواره‌ها، کنگره‌ها و سمینارها هرگز خارج نمی‌شود و به متن توده نفوذ نمی‌یابد. بنابراین، مردم باید از آن اعتقاد و ایمان خود را وارد کرده و از اعتماد و حسن‌ظن خود به این فرهنگ و ایدئولوژی خود صرف‌نظر کنند تا آماده ساخته شوند تاطبق با الگوهای غربی گردند.

برای بدبین‌سازی مردم به این فرهنگ و ایدئولوژی و پیام‌آوران آن، بهتر است به نسل جدید چنین وانمود شود که مردمی که از نظر او رسالت نجات و رهایی و رهبری بشریت به سعادت را داشته‌اند و به این نام به کشورهای دیگر حمله می‌لرزند و رژیم‌هایی را سرنگون می‌کنند، خود به وحشیانه‌ترین اعمال دست‌زده‌اند و این نیز یک نمونه از آن است.

banner scaled

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا