1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب سه قطره خون نشر عطر کاج

معرفی کتاب سه قطره خون نشر عطر کاج

4.5 (4)
کتاب سه قطره خون (متن کامل)، اثر صادق هدایت ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1400 توسط انتشارات عطر کاج ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر

فهرست

  • سه قطره خون V

  • گرداب ۱۹۰۰

  • داش آکل ۳۵۰۰

  • آینه ی شکسته ۵۱

  • طلب آمرزش ۵۹

  • لاله

  • صورتک ها

  • چنگال

  • مردی که نفسش را کشت ۱۰۳

  • محلل ۱۲۱

مشخصات محصول

نویسنده: صادق هدایت
ویرایش: -
مترجم: -
تعداد صفحات: 144
انتشارات: عطر کاج
وزن: 142
شابک: 9782000778981
تیراژ: -
سال انتشار: 1400
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(داستان های کوتاه فارسی،قرن 14)

گوشه ای از کتاب

دلم دیوانه شد، ای عاقلان، آرید زنجیری که نبود چاره ی دیوانه جز زنجیر تدبیری این شعر را با لحن ناامیدی و غم و غصه خواند اما مثل این که حوصله اش سر رفت یا فکرش جای دیگر بود، خاموش شد. هوا تاریک شده بود که داش آکل دم محله سردزک رسید. این جا همان میدانگاهی بود که پیشتر وقتی دل و دماغ داشت آنجا را قرق میکرد و هیچ کس جرات نمیکرد جلو بیاید بدون اراده رفت روی سکوی سنگی جلو در خانه ای نشست چپقش را در آورد چاق کرد، آهسته می کشید. به نظرش آمد که اینجا نسبت به پیش خراب تر شده مردم به چشم او عوض شده بودند، همان طوری که خود او شکسته و عوض شده بود، چشمش سیاهی می رفت سرش درد میکرد ناگهان سایه ی تاریکی نمایان شد که از دور به سوی او می آمد و همین که نزدیک شد گفت:


«لولولوطی لوطی را شه شب تار میشناسه.


داش آکل کاکا رستم را شناخت بلند شد دستش را به کمرش زد، تف به زمین انداخت و گفت:


اروای بابای بی غیرتت تو گمان کردی خیلی لوطی هستی اما تو بمیری روی زمین سفت نشاشیدی


خ خ خیلی وقته دیگ دیگه ای این طرفها په په پیدات نیست!... ام شب خاخاخانه ی حاجی ع ع عقد کنان است مگ تو تو را راه نه نه....


داش آکل حرفش را برید


خدا تو را شناخت که نصف زبانت داد آن نصف دیگرش را هم من امشب می گیرم.»


دست برد قمه ی خود را بیرون کشید کاکا رستم هم مثل رستم در حمام قمه اش را به دست گرفت داش آکل سر قمه اش را به زمین کوبید، دست به

پشت جلد

دریغا که بار دگر شام شد.


سراپای گیتی سیه فام شد. همه خلق را گاه آرام شد. مگر من که رنج و غمم شد فزون ..... جهان را نباشد خوشی در مزاج به جز مرگ نبود غمم را علاج ولیکن در آن گوشه در پای کاج چکیده است بر خاک سه قطره خون ....

نویسنده

صادق هدایت

صادق هدایت

در حال حاضر مطلبی درباره صادق هدایت نویسنده سه قطره خون نشر عطر کاج در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید