جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
البته، جود همیشه تمایل دارد به سمت آنها پیش برود. آنها چون تیغهایی که در میان شعلههای آتش میدرخشند، زیبا هستند. زندگی ابدی را در خود جاری دارند. و در میان آنها، کاردن وجود دارد که زیباییاش حتی بر بقیه هم غلبه دارد. جود نسبت به او حس منفی بسیار قوی دارد، به حدی که هنگام مواجهه با او، تنفسش سخت میشود. زمانی که جود هنوز هفت ساله بود، والدینش کشته شدند و او همراه با دو خواهرش به سرزمین پریان منتقل شد. حالا، ده سال بعد، علیرغم فانی بودن، جود هیچچیزی بیش از اینکه جزء آن سرزمین باشد نمیخواهد. موجودات این سرزمین از انسانها، موجودات فانی، بیزارند، به ویژه شاهزاده کاردن، فرزند جوان و شرور پادشاه. جود برای جلب محبت در دادگاه و پیدا کردن جایگاه خود، میبایست با کاردن مواجه شود و پیامدهای این رویارویی را بپذیرد. هر چه جود بیشتر در ماجراها و نیرنگهای دیوانی درگیر میشود، بیشتر مهارتهای جنگی خود را کشف میکند. اما با توجه به مخاطراتی که سرزمین پریان در پیش دارد، جود باید برای محافظت از خواهرانش و نجات زندگی خود، همه چیز را به خطر بیندازد.
364,080
می خواهم مثل آن ها باشم؛ همچون شمشیرهایی که در آتش مقدس ساخته شده اند و تا ابد زنده اند.
و بین شان کاردن از همه زیباتر است، بیشتر از دیگران از او نفرت دارم، آنقدر که وقتی نگاهش میکنم، نمی توانم درست نفس بکشم.
جود هفت ساله بود که پدر و مادرش کشته شدند و او و دو خواهرش دزدیده شدند تادر دربار بزرگ پریان زندگی کنند. ده سال از آن ماجرا می گذرد و جود چیزی نمی خواهد جز اینکه متعلق به این دنیا باشد. اما او فانی است و بیشتر پریان از موجودات فانی متنفرند. مخصوصا شاهزاده کاردن، جوان ترین و پلیدترین پسر شاه بزرگ.
جود برای رسیدن به جایگاهی در دربار، باید با کاردن رویا رو شود و عواقبش را بپذیرد.
حینی که او بیشتر و بیشتر غرق دسیسه ها و نیرنگ های قصر میشود، به مهارتش در جنگ وخون ریزی نیز پی می برد.
اما وقتی دربار پریان به خاطر خیانت یکی از درباریان در معرض خطر قرار میگیرد، جود باید زندگی اش را به خطر بیندازد تا خواهرش و سرزمین پریان را نجات بدهد... .
تلگرام
واتساپ
کپی لینک