جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
دیباچه
پیش گفتار زرتشت
گفتارهای زرتشت بخش یکم
درباره ی سه دگردیسی
درباره ی کرسی های فضیلت آموزی
درباره ی اهل آخرت
درباره ی خوار دارندگان تن
درباره ی شادی ها و شورها
درباره ی بزهکار شوریده رنگ
درباره ی خواندن و نوشتن
درباره ی درخت فراز کوه
درباره ی واعظان مرگ
درباره ی جنگ و جنگ آوران
درباره ی بت نو
درباره ی مگسان بازار
درباره ی پارسایی
درباره ی دوست
درباره ی هزار و یک غایت
درباره ی همسایه دوستی
درباره ی راه آفريننده
درباره ی زنان پیر و جوان
آواره
درباره ی دیدار و معما
درباره ی شادکامی ناخواسته
پیش از دمیدن خورشید
درباره ی فضیلت کوچک کننده
بر کوه زیتون
درباره ی گذار از کنار
درباره ی بی دین گشتگان
به خانه باز آمدن
درباره ی سه شر
درباره ی جان سنگینی
درباره ی لوح های نو و کهن
شفا یافته
درباره ی اشتیاق بزرگ
سرود رقصي : دیگر
هفت مهر
چنین گفت زرتشت بخش چهارم
ایثار آنگبین
بانگ فریاد خواهی
گفت و گو با شاهان
زالو
جادوگر
بازنشسته
زشت ترین انسان
گدای خودخواسته
سایه
به نیم روز
اما دم بر ایشان زور می آورد و آنان بر تو زور می آورند و از تو نیز «آری» یا نه» می طلبند. وای بر تو که میخواهی کرسی ات را میان «باد» و «مباد» بگذاری! ای عاشق حقیقت بر این مطلق خواهان زورآور رشک مورز شاهباز ] حقیقت هرگز بر ساعد هیچ مطلق خواه ننشسته است.
ازین ناگهانیان به پناهگاه خویش بازگرد. تنها در بازار است که با «آری؟» یا نه؟» ناگهان ] بر انسان می تازند.
چاه های ژرف همه کند در می یابند. میباید ديري منتظر مانند تا بدانند چه به ژرفناشان فروافتاده است.
کارهای بزرگ را همه دور از بازار و نام آوری کرده اند. پایه گذاران ارزش های نو همیشه دور از بازار و نام آوری زیسته اند. بگریز دوست من به تنهایی ات بگریز تو را از مگسان زهر آگین زخمگین می بینم. بگریز بدان جا که باد تند و خنک وزان است. به تنهایی ات بگریز به خُردان و بیچارگان بس نزدیک زیسته ای از کین پنهان شان بگریز! آنان در برابر تو سراپا کین اند و بس. بیش ازین برای راندنشان دست میاز آنان بسیار اند و سرنوشت تو مگس تاراندن نیست. این خردان و بیچارگان بسیار اند و ای بسا بناهای سرفراز که از چکه های باران و رویش گیاهان هرزه از پای درآمده اند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک