کتاب سفیدی مرگبار را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
فروش ویژه
کتاب سفیدی مرگبار
سفیدی مرگبار
موجود
4.3 (4)
معرفی محصول
سفیدی مرگبار رمانی جنایی-کارآگاهی است از جی.کی.رولینگ. به قول دیلی مِیل؛ نگاه ریزبین و تیزبین و پیرنگ خوشساخت داستان، این کتاب را با لذتی دلپذیر درآمیخته است.
با مراجعهی جوان روانپریشی به نام بیلی به دفتر کورمورن استرایک، برای تقاضای کمک در زمینهی بازرسی جنایتی که گمان میکند در کودکی شاهدش بوده است، آرامش ذهنی استرایک به هم میریزد. اگرچه بیلی آشکارا مبتلا به بیماری روانی است و نمیتواند جزئیات عینی چندانی را به یاد بیاورد، صمیمیت انکارناپذیری در شخصیتش و ماجرایی که بازگو میکند، وجود دارد. اما پیش از آنکه استرایک بتواند پرسشهای بیشتری مطرح کند، بیلی با هراسی ناگهانی پا به فرار میگذارد.
استرایک و رابین الاکوت، دستیار سابق و شریک کنونیاش، در تلاش برای کشف حقیقت ماجرای بیلی، راه پر پیچ و خمی را پیش میگیرند که از پس کوچههای لندن میگذرد، تا مخفیگاهی در دل پارلمان پیش میرود و به عمارت زیبا اما شرارتآمیزی در مناطق روستایی میرسد.
در مسیر هزارتووار این بازرسی، زندگی خود استرایک نیز چندان هموار و خالی از دردسر نیست: شهرت نوظهورش در مقام کارآگاه خصوصی، دیگر به او اجازه نمیدهد مثل سابق به فعالیتهای پشت صحنه بپردازد. از سوی دیگر، ارتباطش با دستیار سابقش تیره و تارتر از هر زمان دیگر است. وجود رابین در عرصهی حرفهای برای استرایک بینهایت ارزشمند، اما رابطهی شخصیشان بسیار پیچیده و مستلزم دقت و ملاحظهی بسیار است.
این رمان که حماسیترین اثر رولینگ به شمار میرود، داستان پر رمزوراز جذابی است که بخش هیجانانگیزی از زندگی استرایک و رابین الاکوت را نیز روایت میکند.
پیامک استرایک و درخواستش برای تبادل خبرها، ساعت ده دقیقه به نه به رابین رسید، درست وقتی به راهرویی رسید که دفتر ایزی و وین در آن بود. از بس مشتاق بود بداند استرایک چه حرفی دارد، وسط راهروی خلوت ایستاد که آن را بخواند. وقتی با خواندنش فهمید روزنامهی سان بیش از پیش دربارهی چیزی کنجکاو شده، زیر لب گفت: «اَه، لعنتیها.»
همانطور که به دیوار راهرو تکیه داده بود که ستونهای سنگی کندهکاری داشت و درهای چوب بلوطش بسته بودند، آماده شد که در جوابش به او تلفن کند.
از زمانی که رابین تعقیب جیمی را قبول نکرده بود، با هم حرف نزده بودند. وقتی روز دوشنبه رابین زنگ زده بود که مستقیم از خودش عذرخواهی کند، لورلی جواب داده بود.
-اوه، سلام، رابین. منم!
یکی از بدترین خصوصیات لورلی دوستداشتنی بودنش بود. به دلایلی که رابین ترجیح میداد کشفششان نکند، بیشتر دلش میخواست لورلی ناخوشایند باشد.
-ببخشید، رفته دوش بگیره! تمام تعطیلات آخر هفته اینجا بوده. در تعقیب یکی، زده زانوشو داغون کرده. جزئیاتشو به من نمیگه، ولی فکر کنم خودت بدونی! ناچار شد از خیابون بهم زنگ بزنه، خیلی ناجور بود، نمیتونست رو پاش وایسه. تاکسی گرفتم که برم اونجا و به یارو پول دادم کمکم کنه کورمو ببریم بالا. نمیتونه پای مصنوعیشو ببنده. با چوب زیر بغل راه میره.
توی دل رابین خالی شد و گفت:
-فقط بهش بگو من زنگ زدم. کار مهمی نداشتم.
از آن وقت رابین بارها این گفتگو را در ذهنش مرور کرده بود. وقتی لورلی از استرایک حرف میزد، صدایش حس مالکیت تردیدناپذیری داشت. استرایک وقتی به دردسر افتاده بود به لورلی زنگ زده بود (خب باید هم زنگ میزد. پس چه باید میکرد، به تو در آکسفورد شایر زنگ میزد؟) و تمام آخر هفته را در خانهی لورلی گذرانده بود (با هم در رابطهاند، پس کجا باید میرفت؟)، لورلی از او مراقبت کرده بود، به او دلداری داده بود و شاید در زمینهی سوءاستفادهی رابین با او موافق بود، کسی که اگر نبود، شاید این اتفاق هم پیش نمیآمد.
حالا ناچار بود به استرایک زنگ بزند و بگوید بعد از پنج روز هیچ اطلاعات مفیدی به دست نیاورده است. دو هفته پیش که کارش را شروع کرده بود، دسترسی به دفتر وین بسیار آسان بود اما حالا هر بار جرنت وین و امیر ملک از دفتر بیرون میرفتند، با دقت آن را قفل میکردند. رابین مطمئن بود که این کار زیر سر امیر است و امیر بعد از ماجرای افتادن النگو به او شک کرده است، و البته بعد از اینکه رافائل هنگام گوش ایستادن رابین موقع شنیدن تماس تلفنی امیر بلندبلند صدایش زده و جلب توجه کرده بود.
جِی. کِی. رولینگ (J.K. Rowling)، با نام کامل جوآن کتلین رولینگ (Joanne Kathleen Rowling)، یک نویسندهٔ بریتانیایی است که بیشتر به خاطر خلق مجموعهٔ پرفروش هری پاتر (Harry Potter) شناخته میشود. او در ۳۱ ژوئیهٔ ۱۹۶۵ در ییت، انگلستان به دنیا آمد.
زندگی شخصی و تحصیلات
رولینگ در دانشگاه اکستر زبان و ادبیات فرانسه خواند و پس از فارغ التحصیلی، مدتی به عنوان پژوهشگر و منشی کار کرد. در دههٔ ۱۹۹۰، زمانی که در فقر نسبی زندگی میکرد، ایدهٔ هری پاتر به ذهنش رسید و شروع به نوشتن اولین کتاب این مجموعه کرد.
هری پاتر و موفقیت جهانی
اولین کتاب از این مجموعه، هری پاتر و سنگ جادو (۱۹۹۷)، با استقبال بینظیری روبه رو شد و به یکی از پرفروشترین کتابهای تاریخ تبدیل گشت. این مجموعه هفت جلدی به بیش از ۸۰ زبان ترجمه شده و میلیون ها نسخه در سراسر جهان فروخته است. همچنین، فیلم های ساخته شده بر اساس این کتابها نیز موفقیت بزرگی کسب کردند.
فعالیت های دیگر
رولینگ پس از هری پاتر، کتاب های دیگری نیز نوشته است، از جمله:
مجموعه کورموران استرایک (Cormoran Strike) با نام مستعار رابرت گالبریث
رمان مزاحم فصلی (The Casual Vacancy)
نمایشنامه هری پاتر و فرزند نفرین شده (Harry Potter and the Cursed Child)
مواضع اجتماعی و جنجال ها
رولینگ در سالهای اخیر به دلیل اظهارنظرهایش درباره مسائل جنسیتی و حقوق تراجنسیتی ها مورد انتقاد قرار گرفته است. برخی از طرفداران هری پاتر و فعالان حقوق LGBTQ+ از او به دلیل نظراتش انتقاد کرده اند.
ثروت و میراث فرهنگی
رولینگ یکی از ثروتمندترین نویسندگان جهان است و تأثیر عمیقی بر ادبیات کودک و نوجوان گذاشته است. او از طریق بنیاد خیریهاش نیز در زمینه های مختلف از جمله حمایت از کودکان محروم فعالیت میکند.
رولینگ نه تنها یک نویسندهٔ موفق، بلکه یک چهرهٔ فرهنگی تأثیرگذار است که داستان هایش نسل های مختلف را تحت تأثیر قرار داده است.
زاده سال ۱۳۴۶ و فارغالتحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی. با ترجمه مجموعه هری پاتر بود که بدل به یک مترجم شناخته شده شد. البته نخستین ترجمههای اسلامیه مربوط به آثار جی.کی رولینگ نبود و او کار ترجمه را با ترجمه آثار آگاتا کریستی آغاز کرد و البته مدتی نیز به کار ویراستاری پرداخت.
اسلامیه میگوید: من واقعا عاشق کارم هستم یعنی با عشق کار ترجمه را انجام میدهم و ترجمه چیزی نیست که به عنوان شغل مجبور به پذیرفتنش باشم و یا اینکه چون با ناشر قرارداد دارم میبایست آن را انجام دهم.
اسلامیه از نظر سبک و کیفیت ترجمه معتقد است: ترجمه میبایست تا حد ممکن روان و بدون دست انداز باشد و مفاهیم را به درستی منتقل کند. موج پنجم، خلا موقت، رد پای شیطان، فروپاشی و جنایات گریندل والد از جمله ترجمههای ویدا اسلامیه است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک