جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
33,300
خود ژست های رسمی سخاوتمندانه نشان میدهد طوری که انگار آنها نه والدینش بلکه فرستادگانی از سوی والدین به عنوان طبقه ای اجتماعی هستند. در مواجهه با زنان هم ژست های او جنبه ای عمومی داشت گویی که آنها نه لیوسیندا و سلی آن، بلکه نمایندگان لیوسینداهود و سیلی آنیتی بودند. حتماً هم به هر کجای مسکو که میرفت زندگی اجتماعی به سراغش می آمد.
پراکتر گلد با کوچک ترین بهانه ای و حتی در ضیافتهای کوچک، سخنرانی می کرد.
در چنین مواقعی عباراتی که به راحتی و با تأکید از دهان او خارج می شد، خیلی هم کلیشه ای نبود. مثلاً: «گنجینه فرهنگی ای که ما در آن سهیم هستیم»، «پشت سر گذاشتن ترس ها و شکهای کورمان»، برداشتن گامهای عملی در جهت ایجاد اعتماد متقابل».
این ها در واقع واحدهای کلام در زبان اجتماعی بودند اوایل منینگ حین ترجمه این کلی گویی های بی معنی ناراحت میشد. با وجود این میدید که همین حرف ها بر روی شنونده ها تأثیر گذارند. اگر چه این حرفهای اجتماعی کمترین تأثیر را بر روی عامه شنونده ها داشت، اما در هر حال تأثیرگذار بود مردم با شور و احترام واقعی به این حرفها گوش میدادند و سپس او را تشویق میکردند در این مواقع منینگ با خشم فکر می کرد تلاش برای صمیمی تر کردن ارتباط با سایرین بدون داشتن چهارچوب روابط شخصی واقعی برای معنابخشی به چنین روابطی حرکتی بی ثمر است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک