جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
236,800
مذاکره با اشیا»؟! این ترکیب غریب باید حجم عظیمی از مفروضات فلسفی و جامعه شناختی ما را به چالش بکشد. مذاکره با اشیا دو دلالت یا نتیجه مهم در پی دارد. نخست این که اشیا عاملیت دارند چرا که چگونه یک موجود غیرانسانی میتواند طرف مذاکره باشد ولی عاملیت نداشته باشد؟ دوم این که ما در مواجهه با اشیا تغییر میکنیم همان طور که اشیا در مواجهه با ما تغییر میکنند چرا که هر مذاکره ای مستلزم نوعی بده بستان است. این کتاب مقدمه ای است بر نظریه کنشگر - شبکه رویکردی که برای چند دهه در پی نشان دادن اهمیت این دو نتیجه در مطالعات علم و فناوری و جامعه شناسی بوده است و میکوشد پیامدهای این تغییر هستی شناختی - جامعه شناختی را بکاود و پی بگیرد.
تغییر معنای جنگ باعث شد پنتاگون با وی همراه شود. گفتیم در روش سوم باید گروه حس کند که مسیر وی فعلاً بن بست است و ضروری است که انحرافی در آن صورت گیرد در غیر این صورت آنها برنامه و مسیر خود را دنبال خواهند کرد. این تاکتیک در واقع با باز تعریف اهداف آنها، بر سر راه آنها مشکل ایجاد می کند، لذا آنها را ناچار میکند که به برنامه میان بر بپیوندند (114 : bid)
دقت کنیم که این تاکتیک با روش ترجمه نوع اول و دوم فرق دارد. در این جا زیلارد نشان نمیدهد که هدف آنها یکی است (روش نخست)، و همچنین وی کاری نمی کند که پنتاگون کلاً علاقه یا هدف خود را رها کند. کاری که او میکند این است که قید اتمی را به هدف پنتاگون یعنی پیروزی در جنگ اضافه میکند. اگر شما برای خرید یک دستگاه تلویزیون LCD به یک فروشگاه بروید و فروشنده بگوید که امروزه دیگر همه از LED استفاده می کنند، چراکه هم کم مصرف است و هم وضوح بسیار بیشتری دارد، در اینجا وی از طریق تاکتیک فوق میخواهد هدف شما را باز تعریف کند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک