جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
287,860
بدتر اینکه سمت نزدیک ساختمان پر از قوسهایی است که واقعاً نمی توان آنها را نقاشی کرد، چون مثل پیکانی از پیش زمینه چپ تا پس زمینه راست امتداد دارند.
بابا توضیح میدهد که کشیدن آن قوسها چه مصیبتی بوده است. مشکلی با ترکیب کلی نداشته اما آن قوسها او را کفری کرده اند. پرسپکتیو برای او رازی سر به مهر است. بعد از شستن ظرف ها بر میگردیم و او نقاشی اش را نشانم میدهد. قایمش کرده تا مبادا مادر آن را ببیند نقاشی اش آشفته بازار شلخته ای است که چند لخته بزرگ سبز در پیش زمینه اش قرار گرفته کمی با مداد روی آن کار میکنم و نشانش میدهم که چطور میتواند قوسها را درست در بیاورد و کمی هم از پرسپکتیو برایش می گویم، اما در کل نمیتوان از این عکس افتضاح یک نقاشی خوب درآورد. هر چند روی هم رفته نقاشی کشیدن از روی عکس ایده خوبی نیست چون دوربینها دید تک چشمی دارند و دینامیک بینایی بیوپتیک انسان در عکسها از دست می رود.
لحظه شماری میکنم تا برای ورون نامه بنویسم و جریان بچه را به او بگویم اما مطمئنم مارتی دوست دارد خودش این خبر خوب را بدهد، چون به هر حال بچه اوست؛ اما من هم سخت میتوانم خودم را کنترل کنم بابا به گلخانه اش می رود پیداست وقت زیادی آنجا سپری میکند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک