جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
144,300
کالسکه اش بسته شده از اینجا عزیمت کرده است. همین امیر شب را هم در چاپارخانه به صبح رسانده من اصلا گوش به این حرفها ندادم. بعد هم سوار در شکه شدم و به سرعت حرکت کردم گویی زنجیر سگ زنجیری را باز کرده اند. «فت» در یکی از مرثیه های خود چیزی شبیه همین موضوع را سروده خلاصه حرکت کردم و درست در شش رستی شهر در سرخم جاده ای که به طرف اسوتلوزورسک» امتداد دارد مشاهده کردم که حادثه ای رخ داده است کالسکه شخص بزرگی چپه شده بود، درشکه چی و دو نفر پیشخدمت با قیافه هایی بهت زده جلوی کالسکه ایستاده بودند و از داخل کالسکه چپه شده ناله ها و فریادهای دلخراشی شنیده میشد. میخواستم از کنارشان عبور کنم به من چه که چپه شده ولی همان بشر دوستی ای که به قول هاینه همه جا فضولی میکند مجبورم کرد متوقف شوم من و درشکه چی ام سمیون به کمک اش شتافتیم و به این ترتیب شش نفری کالسکه را بلند کردیم و آن را که مانند سورتمه بود به روی جاده کشاندیم چند نفر موژیک هم که هیزم به شهر می بردند به ما کمک کردند و پول عرق خود را گرفتند. گمان کردم حتماً همان امیری ست که از چاپارخانه حرکت کرده است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک