جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
100,800
نقد رویداد گذشته نقد هر آنچه روی داده بی معناست چرا که نمی توان ضرورت را نقد کرد. برای مثال ما هیچگاه یک رخداد فیزيكي صرف (مثلاً شيوة حركت سيارات یا سقوط به سبب (گرانش را نقد نمیکنیم هرچند شاید روایت خود را از این شیوه نقد کنیم چرا که این رخداد را ضروری می پنداریم و آن را با یک قانون کلی پیوند میدهیم در یک کلام، ارتباط ما با آن نه تجویزی، بلکه توصیفی است در اینجا ضرورت ارزش گذاری اخلاقی را بی معنا می سازد. ما مثلاً سخن یا تصمیم یک فرد را نقد میکنیم، زیرا مدعی هستیم که میتوانسته به نحو دیگری ادا یا انجام شود. حال اگر بر اساس اصل علیت بپذیریم که تمام سخنان اعمال و رویدادها به همان میزان ضروری اند که سقوط سنگی بر اساس قانون گرانش، آنگاه آیا نقد بی معنا نخواهد شد؟ شرط نقد امکان است و اصل علیت اثبات کننده ضرورت همه چیزهاست ،امکان همانگونه که اسپینوزا در کتاب اول اخلاق می نویسد، چیزی جز جهل ما نسبت به ضرورت رویدادها نیست. در این معنا، نقد چیزی در گذشته بی معناست.
با توجه به نتایج حاصل از بندهای ۱ نقد همواره معطوف به گذشته است و ۲ نقد چیزی در گذشته بی معناست می توان نتیجه گرفت که نقد اساساً بی معناست به بیان دیگر نقد همواره به گذشته معطوف است حال آن که گذشته همواره خود را ضروری نشان میدهد و در نتیجه نقد آن بی معناست گویی نقد کنیم که چرا دو به علاوه دو می شود چهار یا چرا نیروی گرانش زمین موجب سقوط اجسام می شود.
این کتاب البته در حقیقت یک «کتاب» نیست، دفتری است از پاره نوشته ها که هر چند نظمی بر آنها حاکم است. اما خصلت تکه پاره خود را نیز کتمان نمی کنند. این خصلت البته بیش از آن که محصول انتخاب شخصی نویسنده باشد محصول زمانه تکه پاره ما زمانه زوال و فروپاشی است. آنچه به هم چسبیدگی مواد منفجره را توجیه میکند سنگین تر ساختنش با هدف شدیدتر شدن قدرت تخریب آن است تا حتی اگر امید منفجر شدنش واهی از آب درآید دست کم بتواند به عنوان توده ای سنگین شیشه ای پنجره ای یا سر و دستی بشکند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک