135,000
اگر حرکت واقعیت داشته باشد و موجودات واشياء اطراف انسان دچار دگرگونی و تغییر می شوند چگونه میتوان مطمئن بود شناخت و درک بشر از اشیا منطبق بر آنها است؟ به عبارت دیگر با توجه به اینکه محیط پیرامون ما پیوسته در تغییر است، چگونه مطمئن هستیم شناخت ما از این محیط منطبق بر آن میباشد؟ این پرسش هسته و کانون بروز شک گرایی در دوره پیش از سقراط است و ارسطو در مقام پاسخگویی به این معضل هستی موجودات را به دو قسمت ذات و غیر ذات (عرض) تقسیم میکند و حرکت را در عرض می داند و ذات را امری ثابت وبدون تغییر بر می شمارد که دچار حرکت نمی شود و حرکت را تنها در چهار مقوله عرضی محقق می داند. او بر این اساس معتقد است علم به ذات علمی یقینی است زیرا متعلق این ادراک هیچگاه دچار تغییر نمی شود و اگر به آن علم حاصل شود آن علم قطعاً همیشه منطبق بر ذات یاد شده خواهد بود. از سوی دیگر هویت حقیقی واصلی شئ را در ذات آن می داند ولذا اگر به ذات شئ آگاه شویم در واقع هویت و هستی واقعی آن را درک کرده ایم. او در منطق خویش نیز حد تام و برهان را دو روشی میداند که موجب تحصیل علم تصوری یا تصدیقی به ذات اشیاء میشود و به تبع علوم حقیقی را معرفتی می داند که بر اساس این دو روش بدست آمده باشند. بر همین اساس ذات یا ماهیت در تفکر ارسطو و تمام اندیشمندانی که در چار چوب فکری این فیلسوف اندیشیده اند دارای این کار کرد معرفت شناختی است که موجب تحصیل معرفت یقینی و ضروری نسبت به عالم خارج می شود. اما فلسفه ملا صدرا انقلابی در برابر تفکر ارسطویی است. این اندیشمند نابغه در واقع همانند متفکرانی مانند اکام و مونتنی که بر استیلای فکری ارسطو در مغرب زمین پایان دادند پایانی بر سلطه فکری فلسفه یونانی بر متفکران مسلمان است. اما مسأله اصلی این تحقیق از همین جا آغاز میشود آیا همانگونه که اندیشمندان غربی با نقادی ذات و کلی ارسطویی راه را برای ظهور یک شک گرایی دیگر فراهم کردند در حکمت متعالیه نیز با نقد ماهیت و محوریت دادن به وجود ، این فلسفه دچار معضل یاد شده خواهد شد؟
این صور مرتسمه با ذات الهی به گونه ای تبین شود که موجب ترکب و نقص در ذات واجب الوجود نگردد. این مهم را نیز شیخ در استدلالی که بر وجود صور مرتسمه ارائه کرده حتی الامکان رعایت می کند. ایشان می گوید: مبادا گمان شود که صور علمیه اجزا ذات حق هستند زیرا این مستلزم قول به ترکیب و تکثیر در ذات حق است و با بساطت آن ذات سازگار نیست. در ادامه می گوید که علم خداوند به ما سواء معلول علم خداوند به ذات خویش است و علم خداوند به ذاتش عین ذات و در مرتبه ذات اوست و چون معلول رتبتاً متأخر از علت است. پس علم خداوند به ما سوایش قطعاً متأخر از ذات و علم او به ذات خویش است. سپس تأکید می ورزد که رابطه این صور با ذات حق رابطه فعل با فاعل است و نه رابطه حال با محل و نه رابطه مقبول با قابل اضافه حق تعالی به این علم یکسان و يك درجه نیست. چون نظام جهان خارج نظامی طولی و علی معلولی است و این صور مطابق با نظام هستی هستند پس بعضی از این صور مقدم بر برخی دیگر خواهند بود و البته این تأخر ، تأخر رتبی است و نه زمانی. لذا همه آنها علیرغم وجود مجردی که دارند با یکدیگر معیت خواهند داشت.
سپس در ادامه میگوید باید بررسی شود این صوری که عین ذات واجب نیستند و خارج از ذات او هستند دارای چه رابطه ای با آن ذات هستند. در این جا شیخ چهار حالت برای رابطه این صور با ذات الهی بیان میکند و به بررسی و نقد آنها می پردازد .
در حال حاضر مطلبی درباره علی علم الهدی نویسنده نومینالیسم و فلسفه صدرایی نشر نگاه معاصر در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک