جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
درباره نویسنده
سخن نویسنده
دیوار شیشه ای
دوران خواب دیدن
وضع حمل
شیر
نه ماه
زمان
پند و اندرز
دو سالگی
دوران خواب دیدن می شد از روی زمین بلند کرد بهش گفت: «نترس، جام بلور نیست.» فکر کردم این کنایه خیلی ایرلندی است یواشکی فکر کردم نکند لگن من جام باشد و نکند دارد ترک می خورد ماما یک شیشه آمونیاک را دور چرخاند و آن طرف اتاق زنی، به حالتی عجیب روی شکم باردارش خم شد و نزدیک بود غش کند معلوم نبود آمونیاکش مال کی بود). قابله برگشت سراغ دیاگرام - ما مجبور شدیم پنجره را باز کنیم تا هوای تازه وارد اتاق شود. ماما از ماساژ قبل از زایمان گفت. توی زندگی ام هرگز راجع به موضوعی این همه عجیب و غیر محتمل چیزی نشنیده بودم. من با غریبه ها دوره شده بودم، نصف شان مرد بودند و همه شان هم از تعجب چشم هایشان گرد شده بود. شاید به این خاطر که ماما روی تشکی دراز کشید و پاهایش را هوا کرد ماما نزدیک شصت سالش بود یا شاید هم به این خاطر که همه مان فهمیده بودیم این وسط یک مشکل اساسی وجود دارد مشکلی در طراحی مجرایی که بچه از آن به دنیا می آمد به اندازه کافی بزرگ نبود و حالا دیگر هیچ راه فراری وجود نداشت. احساس می کردم انگار ماه هاست دارم به قطاری در دوردست نگاه میکنم و تازه الان که دارد از راه والنية لله می رسد،
این مجموعه ای است گزیده از نوشته های برخی از بزرگ ترین نویسندگان جهان درباره تجربه هایی که زندگی انسان را می سازند. این کتاب های کوچک در عین اختصار اصالت نوشتار را حفظ کرده اند. و طیف وسیعی از موضوعات را در بر می گیرند از تولد گرفته نامرگ و هر آنچه در فاصله این دو اتفاق می افتد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک