جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
دار سایه درازی داشت. وحشتناک و عجیب. خورشید که برمیآمد، سایهاش از جلو همه مغازهها و خانهها میگذشت. با این صحنه شگفت سال بلوا آغاز میشود. داستانی که در آن همه چیز منظم است و منظم نیست؛ داستانی که تاریخی است و تاریخی نیست؛ داستانی که روایتش خطی است و در عین حال سیال است. ماجرا عمدتاً از زبان دختری روایت میشود که پدرش سرهنگ است و در آرزوی صعود از پلههای ترقی مدام سقوط میکند. سرهنگ هرگز به پایتخت خوانده نمیشود، دخترش نیز به جای آن که همسر ولیعهد و ملکه ایران شود، دل سپرده به عشق کوزهگری غریب به ناچار به همسری پزشکی در میآید که سرانجام قاتل اوست. تصویر موشکافانه مظلومیت زن ایرانی، مظلومیت مرد هنرمند ایرانی و تاریخ پرهراس یک سرزمین کهنسال، از سال بلوا رمانی ساخته است که هرگز فراموش نمیشود. عباس معروفی، روزنامهنگار و نویسنده مشهور ایرانی، ٤٦ سال دارد، جوایز داخلی و بینالمللی بسیاری را از آن خود کرده و مدتی است ایران را به ناچار ترک گفته است. معروفی اکنون ساکن آلمان است، همچنان مینویسد و تسلطش بر شیوههای مدرن داستاننویسی و شناختش از تاریخ و اسطوره او را در زمره پرمخاطبترین نویسندگان ایرانی قرار داده است.
منیع: ناشر کتاب
گفتم آب و ساعت انگریمان گفت: دنگ رنگ دنگر»
فاصله ها از میان برداشته شده اند و حال و گذشته در هم آمیخته اند. حسینای مسحور شده با زلفی آشفته ایستاده است. اما نه بر پله های شهرداری که در ذهن نوشافرین دکتر معصوم طناب دار حسینا را می بافد و با قنداق موزر به مغز نوشافرین می گوید: سرهنگ در پی پیمودن پله های ترقی از شیراز به سنگسر می افتد. ملکوم آلمانی در کار ساختن یک پل بزرگ از کوه پیغمبران به کافر قلعه است؛ و سیروان خسروی در پی آن است که همه کوچه های شهر به خیابان خسروی ختم شوند. اما همه یک داغ به پیشانی دارند. همان که سال بلوا را آغاز میکند همان که همه ناچار به انتخابش بوده اند. و مقصر کیست وقتی بازی و بازیگر..
پیشنهاد می کنم
این محصول برای چه سنی مناسبه؟
جوانان (19 تا 35 ساله)
درود و وقت بخیر. گیرا بودن داستان به نظرم خیلی مهمه، این کتاب رو دوست داشتم، پیشنهاد میکنم قبل از کتاب سمفونی مردگان بخونید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک