کتاب روح پراگ نشر آگه را می
توانید با استفاده از روش های زیر با سایرین به اشتراک بگذارید.
کتاب روح پراگ نشر آگه
معرفی کتاب روح پراگ نشر آگه
ناموجود
3.6 (2)
معرفی محصول
یکی از درخور توجهترین خصیصههای پراگ، فقدان جلوهفروشی است. فرانتس کافکا معمولا گلایه میکرد که در پراگ همهچیز کوچک و درهمبرهم است. بیتردید منظورش شرایط زندگی بود، اما این امر دربارۀ خود شهر و ابعاد عینی و واقعی آن نیز مصداق دارد. پراگ، یکی از معدود شهرهای بزرگی است که حتی یک ساختمان بلند و حتی یک طاق پیروزی در وسط آن نخواهید یافت. جایی است که در آن حتی بسیاری از قصرها، با این که داخلشان بسیار باشکوه است، اما ظاهری را به نمایش میگذارند که جلب توجه نمیکند، سادهاند و به پادگان میمانند و گویی سعی میکنند کوچکتر از آنچه در واقع هستند نشان بدهند. پراگ بناهای تاریخی یا بناهای یادبود زیادی ندارد، اما بناهای بسیاری دارد که در آنها مردم بیگناه زندانی، شکنجه یا اعدام میشوند و آنها معمولا بهترین انسانهای این مملکت بودند. این بخشی از خویشتنداری پراگ است که این زخمها را به نمایش نمیگذارد. تو گویی آرزو دارد که این همه را به سرعت هرچه تمامتر فراموش کند. مجموعۀ حاضر، در پنج بخش، حاوی مقالاتی است که "روح پراگ" یکی از آنهاست. بخش اول حاوی متنهایی است که بیشتر ماهیتی شخصی دارند و شامل بخشی از زندگی نگارنده، انگیزههای شروع او به نویسندگی و رابطه او با زادگاهش است. بخش دوم حاوی برخی پاورقیهای ادبی است. بخش سوم دربردارندۀ مقالههایی است که ماهیتی کم و بیش سیاسی دارند. در بخش چهارم دو تغییر کلی دربارۀ معمایی که ادبیات در عصر جدید با آن روبهروست گنجانده شده است و سرانجام بررسی مفصلی دربارۀ فرانتس کافکا پایانبخش کتاب است.
یکی از درخور توجهترین خصیصههای پراگ، فقدان جلوهفروشی است. فرانتس کافکا معمولا گلایه میکرد که در پراگ همهچیز کوچک و درهمبرهم است. بیتردید منظورش شرایط زندگی بود، اما این امر دربارۀ خود شهر و ابعاد عینی و واقعی آن نیز مصداق دارد. پراگ، یکی از معدود شهرهای بزرگی است که حتی یک ساختمان بلند و حتی یک طاق پیروزی در وسط آن نخواهید یافت. جایی است که در آن حتی بسیاری از قصرها، با این که داخلشان بسیار باشکوه است، اما ظاهری را به نمایش میگذارند که جلب توجه نمیکند، سادهاند و به پادگان میمانند و گویی سعی میکنند کوچکتر از آنچه در واقع هستند نشان بدهند. پراگ بناهای تاریخی یا بناهای یادبود زیادی ندارد، اما بناهای بسیاری دارد که در آنها مردم بیگناه زندانی، شکنجه یا اعدام میشوند و آنها معمولا بهترین انسانهای این مملکت بودند. این بخشی از خویشتنداری پراگ است که این زخمها را به نمایش نمیگذارد. تو گویی آرزو دارد که این همه را به سرعت هرچه تمامتر فراموش کند. مجموعۀ حاضر، در پنج بخش، حاوی مقالاتی است که "روح پراگ" یکی از آنهاست. بخش اول حاوی متنهایی است که بیشتر ماهیتی شخصی دارند و شامل بخشی از زندگی نگارنده، انگیزههای شروع او به نویسندگی و رابطه او با زادگاهش است. بخش دوم حاوی برخی پاورقیهای ادبی است. بخش سوم دربردارندۀ مقالههایی است که ماهیتی کم و بیش سیاسی دارند. در بخش چهارم دو تغییر کلی دربارۀ معمایی که ادبیات در عصر جدید با آن روبهروست گنجانده شده است و سرانجام بررسی مفصلی دربارۀ فرانتس کافکا پایانبخش کتاب است.
زادهی ۱۴ سپتامبر ۱۹۳۱ در پراگ. رماننویس و نمایشنامهنویسی که در کنار میلان کوندرا از شاخصترین چهرههای ادبیات سرزمین چک است. دوران کودکیاش در پراگ دورانی شاد و بدون اتفاقی خاص بود، اما همهی اینها با حملهی آلمان به چکسلواکی در سال ۱۹۳۸، پس از توافق مونیخ تغییر کرد. او نمیدانست که پدر و مادرش اجدادی یهودی دارند. یهودیانی بیسبقهی سیاسی، اما این برای آلمانیها اهمیتی نداشت.
در نوامبر ۱۹۴۱، به دستور نازیها، ابتدا پدرش ویلم کلما و سپس در دسامبر خودش به همراه مادر و برادرش عازم اردوگاههای کار اجباری در ترازان شدند، جایی که تا آزادی ارتش سرخ در مه ۱۹۴۵ در آنجا بود. زنده ماندن او و والدینش به معجزهای میمانست، زیرا از اردوگاه ترازان، مدام کامیونهای ارتش نازی به سمت اردوگاههای مرگ آشویتس رهسپار میشدند.
پایان جنگ به معنای جایگزینی رژیم کمونیستی تحت سیطرهی شوروی در کشور چک بود. بدین ترتیب محاکمات اولیه و قتل کسانی که با رژیم جدید مخالف بودند آغاز شد و پدر کلیما دوباره زندانی شد، اما اینبار بهدست هموطنان خود. همین مسائل سبب شد تا زمینههایی همچون آگاهی از عمق بیرحمی بشر، تلاش برای یکپارچهسازی و مبارزه قدرت برای تثبیت و حفظ ارزشهای توتالیتر، در آثار او مضامینی تکرارشونده باشند.
تواناییهای خارقالعادهی ادبی او سبب شد که در سال ۲۰۰۲ جایزهی فرانتس کافکا را از آن خود کند و نام خود را بهعنوان دومین دریافتکنندهی این جایزه ثبت کرد. خاطرات او با عنوان «قرن دیوانهی من» در سال ۲۰۱۰ برندهی جایزهی ماگنسیا لیتِرا در بخش غیرداستانی شد.
زاده سال ۱۳۳۴ پوریاوری از جمله مترجمانی است که با ترجمه آثاری از نویسندگان اروپای شرقی، سهم بسزایی در شناساندن آثار نویسندگان بزرگ این منطقه در زبان فارسی داشته است. مثلا در کتاب “بعد از انقلاب” که یکی از بهترین ترجمههای اوست، آثاری از نویسندگانی همچون ایوان کلیما، میلان کوندرا، نادین گوردیمر، ریشارد کاپوشینسکی و… گردآوری شدهاند. ادبیات در اروپای شرقی پس از رهایی از اختناق رژیمهای دستنشانده روسیه، بسیار شکوفا شد و نویسندگانی که اجبارا سالها تحت فشار سانسورهای دستگاههای نظارتی مجبور بودند تا خلاقیت خود را سرکوب کنند حالا پس از انقلابهایی رهایی بخش، میتوانستند آزادانه رمانها، داستانهای کوتاه و مقالات خود را خلق کنند. ادبیات این منطقه از نظر پیوند عمیقی که با شرایط زیستی، سیاسی و فرهنگی مردمانش دارد-درست همچون ادبیات آمریکای لاتین- از جایگاه ویژهای برخوردار است و همین امر فروغ پوریاوری را بر آن داشته که برای ترجمه بر روی ادبیات اروپای شرقی تمرکز کند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک