بنر بالای صفحه
نمایشنامه های بیدگل کلاسیک مدرن 4
نمایشنامه های بیدگل کلاسیک مدرن 4 نمایشنامه های بیدگل کلاسیک مدرن 4

کتاب نمایشنامه های بیدگل کلاسیک مدرن 4

معرفی کتاب نمایشنامه های بیدگل کلاسیک مدرن 4

(2)
کتاب نمایشنامه های بیدگل:کلاسیک مدرن 4 (خیاط)، اثر اسلاومیر مروژک ، با ترجمه محمدرضا خاکی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1396 توسط انتشارات بیدگل ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد. دانلود pdf و ارسال رایگان
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

دسته بندی های مرتبط با این محصول را هم ببینید

نمایشنامه

محصولات مرتبط

(2)
16%
(2)
قیمت قبل
(5)
24%
فروش ویژه
(2)
فروش ویژه
(6)
28%
فروش ویژه
(5)
24%
فروش ویژه
(2)
2%
قیمت قبل
(2)
24%
فروش ویژه
(5)
26%
فروش ویژه

مشخصات محصول

نویسنده: اسلاومیر مروژک ویرایش: -
مترجم: محمدرضا خاکی تعداد صفحات: 127
انتشارات: بیدگل وزن: 152
شابک: 9786005193855 تیراژ:
اندازه (قطع) : رقعی سال انتشار 1396

معرفی محصول

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

نمایشنامه خیاط را اسلاومیر مروژک در ۱۹۶۴ نوشته و برای نخستین بار در ۱۹۷۷ به چاپ رسانده است. در این نمایشنامه‌ی سه پرده‌ای که به عنوان یکی از آثار شاخص ادبیات نمایشی تئاتر معاصر لهستان در نظر گرفته شده؛ مروژک با شیوه‌ی سرشار از طنز و تمسخر و با لحن هجو آمیز و گزنده‌ای که خاص نمایشنامه‎های اوست ، به طرح پرسش‌هایی جدی و جهانشمول پیرامون جایگاه و نقش فرهنگ، تغییر مسیر در جنبش‌های اجتماعی، ادعای بازگشت به طبیعت و حفظ محیط زیست و خرابکاری‌ها و دام و تله‌های مدعیان دروغگو و جعلی این بازگشت می‌پردازد.

گوشه ای از کتاب

تهیه شده توسط تیم تولید محتوای ایده‌بوک

گوشه ای از کتاب

کارلوس: (ناگهان از جا می‌پرد): ایست!

خیاط: احمق بازی درنیار کارلوس، ما همدیگه رو می‌شناسیم، مگه نه؟

کارلوس: آه بله، ما همدیگه رو خیلی خوب می‌شناسیم. جلو نیا، حتی یه قدم.

خیاط: طبق چه قانونی؟

کارلوس: قانون جنگ. من دارم جلوی اتاق فرمانده نگهبانی می‌دم.

خیاط: تو خوابیده نگهبانی می‌دی؟ ولو روی زمین. خوبه که مامانت تو رو نمی‌بینه. از این کارت خوشش نمی‌آد. اینجوری بازم سرما می‌خوری. سردت نیست؟ چرا رو کاناپه دراز نمی‌کشی؟

کارلوس: اینجوری مقاوم می‌شم.

خیاط: می‌بینم که لباست هم عوض کردی. خوبه. با این پشم و پیله‌ها.

کارلوس: خب منظور؟ لباسم جناب خیاط رو آزار می‌ده؟ خوب تماشام کن، این لباس جنگجوهای عصر جدیده.

خیاط:این گرزم همینطور؟

کارلوس: تو برای چی اومدی اینجا؟

خیاط: می‌خوام با اونوفر حرف بزنم.

کارلوس: با رئیس اونوفر!

خیاط: هرچی تو می‌گی.

کارلوس: کاری نمی‌شه کرد.

خیاط: خونه نیست؟

کارلوس: چرا، ولی مشغوله، داره درباره‌ی آینده‌ی بشریت تعمق می‌کنه.

خیاط: داره کار خیلی خوبی می‌کنه. ولی بهش بگو که من اومدم.

کارلوس: نمی‌شه مزاحمش شد.

خیاط: ولی من باهاش کار دارم.

کارلوس: نمی‌خواد تو رو ببینه

خیاط: خب کافیه. برو بهش بگو!

کارلوس: جرات می‌کنی به من دستور بدی؟

خیاط: وای که این بچه چقدر اذیت می‌کنه…(به طرف در اتاق اونوفر می‌رود.)

کارلوس: (راه را بر او سد می‌کند) قدم جلو نذار!

خیاط: این حرف آخرته، جوون اونوفری!

کارلوس: داری به رئیس توهین می‌کنی؟ (گرزش را به طرف خیاط بالا می‌برد.)

خیاط: (جا خالی می‌دهد) پیشاهنگ غار نشین!

(دور میز دنبال یکدیگر می‌کنند. خیاط بسته را زمین می‌اندازد)

کارلوس: (بسته را برمی‌دارد) این دیگه چیه؟

خیاط: از اونوفر بپرس.

(کارلوس لباس عالیجناب را از توی بسته بیرون می‌آورد)

کادلوس: چی، بازم این آشغال؟

نویسنده

مختصری درباره نویسنده

اسلاومیر مروژک

اسلاومیر مروژک

اسلاومیر مروژک (به لهستانی: Sławomir Mrożek) (زادهٔ ۲۹ ژوئن ۱۹۳۰، کراکاو در جنوب لهستان - درگذشته ۱۵ اوت ۲۰۱۳، نیس در فرانسه) نمایشنامه نویس و نویسنده لهستانی است.آثار وی شامل کاریکاتور، نقد کتاب و نمایش در روزنامه ها و داستان کوتاه، رمان و نمایشنامه می شود.مروژک اولین رمانش را در سال ۱۹۵۳ و اولین مجموعهٔ داستان کوتاهش را در سال ۱۹۵۷ با عنوان «فیل» منتشر کرد که بلافاصله به بسیاری از زبان های اروپایی ترجمه شد. اولین نمایشنامه اش با عنوان «پلیس» هم در ۱۹۵۸ منتشر شد و او با موفقیت نمایشنامه هایش کم کمک فعالیت اصلی خود را به نمایشنامه نویسی اختصاص داد. او و همسرش در سال ۱۹۶۳ به ایتالیا رفتند و تصمیم گرفتند همان جا بمانند و به لهستان بازنگردند. در این زمان به صورت علنی به نقد حکومت کمونیستی لهستان پرداخت. پنج سال بعد هم به فرانسه رفتند و در ۱۹۷۸ شهروند فرانسه شدند. مروژک در اوت ۱۹۶۸ از پاریس به حمله نیروهای پیمان ورشو به چکسلواکی اعتراض کرد و در ستون خود در روزنامهٔ کولتورا یادداشتی نوشت. پس از آن برای پناهندگی سیاسی در فرانسه درخواست داد. ماریا اوبرمبا، همسر نخست مروژک، در سال ۱۹۶۹ درگذشت. او در سال ۱۹۸۷ با سوزانا اوسوریو- مروژک که مکزیکی بود ازدواج کرد و در سال ۱۹۸۹ در مکزیک ساکن شد. سال ۱۹۹۶ بعد از سال ها به لهستان بازگشت و در کراکوف زندگی کرد. دوازده سال بعد در سال ۲۰۰۸ بار دیگر به فرانسه رفت و تا پایان عمر همان جا ماند تا سرانجام در ۱۵ اوت ۲۰۱۳ در نیس فرانسه در ۸۳ سالگی درگذشت.مروژک در آثار خود موضوعات تخیلی را با واقعیت های سیاسی و تاریخی ترکیب


مترجم

مختصری درباره مترجم

محمدرضا خاکی

در حال حاضر مطلبی درباره محمدرضا خاکی مترجم کتاب نمایشنامه های بیدگل کلاسیک مدرن 4 در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه «ارتباط با ما» درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه «ارتباط با ما» ارسال نمایید.

محمدرضا خاکی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید