1
265,795
فرشوادگر و سوادگر و سوادکوه تغییر شکل داده و در اصل، نام منطقهای کوهستانی در مازندران است که از سالیان گذشته، اشارههایی در کتابها و لوحها و کتیبههای باستانی به آن شده است. آرمان آرین، نویسندهی نامآشنای ادبیات مخصوصاً برای نوجوانان، این بار نام قهرمان اصلی مجموعهی پنجگانهاش را پتشخوارگر گذاشته است؛ فرمانروایی که سرانجامِ جهان، نهایتِ نبرد نیکی و شر، به او بستگی دارد.
پتشخوارگرِ آرین فرمانروای دژ چرات در قلب سوادکوه است که حدفاصل میان آدمیان و دیوان است، اما دل در گرو کردارهای هورایی دارد.نثر شیوا و بدیع، خط داستانی جذاب و غیرقابلپیشبینی و البته شخصیتهایی که در عینِ بیمانند بودن، بهشدت انسانیاند، از جمله ویژگیهایی است که این مجموعه را ماندگار و دلنشین ساخته است. در روزگاری که سراسر زمین و هفت کشور، به تهاجم عظیم اهریمنان از هر سو گرفتار شدهاست گروهی کوچک به راهنمایی فرّهٔ ایزدی، رهسپار یافتن شخصیتِ افسانه ای «پتش خوآرگر» میشوند که باید صلح و آرامش را به جهان بازگرداند.
روایتِ رُمان بر دوش انبوه شخصیتها و فضاهای پیچیدهای ست که هر یک در سویی از جغرافیای باستانی زمین، به کوشش در این نبرد عظیم مشغول اند؛ نبردی که هر کس هر چه در چنته دارد، در آن عیان میسازد و تاریخ انسانها، نظیر آن را به خود ندیدهاست.چهارمین جلد از این پنجگانهی فانتزی به تازگی از سوی نشر افق منتشر شده است. عناوین قبلی شامل حماسه؛سرآغاز، مردی از تبار اژدها، بربنیادهای هستی و از ژرفای تاریکی میشوند.
در جلد چهارم این مجموعه میخوانیم که جهان همچنان جهان همچنان در آتش جنگ و تاخت و تاز اهریمنیان می سوزد. یاران فره که پیش از این هر یک سویی برای درخواست کمک شتافته اند اکنون همه به مقصد رسیده اند اما چندان در دریافت کمک کامیاب نبوده اند.در این میان آراستی هم به دشواریهای دیگری برخورده و اکنون، امید همگان به پتش خوآرگر است. آرمان آرین در این کتاب با جسارت قهرمانها و شخصیتهایش را به چالش میکشد، اما امیدهای کوچک، مثل ستارگانی کمفروغ اما به هر حال درخشان در آسمان، دلِ خواننده را به خود گرم میکنند.
مجموعهی پتش خوآرگر نفسگیر است و متفاوت با آنچه از جهان ادبیات فانتزی میشناسیم.
درخت نجوا کرد: «آری سیمرغ! اینک زمان توست... و من نیز آمادهام!» مرغ هزارنامِ نیرومند، در آن فرتوتیِ بیبازگشتِ هزارهاش، واپسین سخن خود را اینچنین بر زبان آورد: «بلوغ بشر رسیده است. دیگر نه به من و نه به تو نیازی نیست، ای یار جاودانم! ما به سرایی میرویم که بیزوال است و همچون همیشه در این سفر، یار و همراه خواهیم بود!» آنگاه چشمهای درخشندهی خویش را بست و در خود آتش گرفت. آتش گرفت بیآنکه تخمی از سیمرغِ پسین، در زیر تن خویش برجای نهاده باشد.
در حال حاضر مطلبی درباره آرمان آرین نویسنده پتش خوآرگر 5 حماسه اندرون در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک