جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
«خیرگی» روایتی است به مثابه دور بینی که به طور تصادفی به دست دختری به نام پری نسا می افتد که برای کار و زندگی اولین بار به زادگاهش آمده است. پری نسا با همین دوربین، تدریجاً، شاهد چشم اندازی می شود که زندگی اش را تحت الشعاع قرار می دهد؛ چشم اندازی که در اصیل قهوه خانه ای است که مالکش آن را جزیره می نامد. جزیره متعلق به فردی است به نام جان لنین، و ساکنانی دارد که به آن ها «اهالی» می گویند.
اهالی، انسان های تنهایی هستند که با نگاهی متحیر به عناصر نامشابه بین درون و بیرون خود چشم دوخته اند. این، در واقع به معنای رها بودن در اسارت یا، همان گونه که در جایی از رمان آمده، «خمیر آویزان» است. آن ها« رابینسون کروزو» هایی هستند که برخلاف او، به میل خود راهی سفر نشده اند اما با میل خود پا به «جزیره» گذاشته اند: جزیره ی جان لنین.
برگرفته از نشر نیماژ
122,400
تلگرام
واتساپ
کپی لینک