جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
79,920
۱. مقدمه
مصاحبه گر: اما مطمئناً این احساس بیگانه بودن نیست، چون
می دانید که دیگر بیگانه نیستید.
دیوید کراننبرگ: خب موافق نیستم من بیگانه ام و صرفاً پنهانکاری خیلی بیشتری میکنم . [۱]
نقطه عطف سابقه خشونت زمانی اتفاق میافتد که قاتل بی سروپای فیلادلفیایی سرانجام چهره مبدل خود در قالب مرد عیالوار ایندیانایی را کنار میگذارد. فیلم حتی تا آخرین لحظه پیش از این اتفاق توانسته چهره واقعی تام استال شخصیت اصلی با بازی ویگو مورتنسن را در هاله ای از ابهام نگه دارد. او در کنار همسرش در ایوان خانه اش در شهری کوچک ایستاده شاتگان به دست گرفته سرش را بالا نگه داشته چهره اش مصمم شده و نگرانی آشفته اش نکرده مرد درستکاری است و به شیوه واقعی آمریکایی از خانه اش دفاع میکند.
از زمان جی جی بالارد و متمرکز روی خواب و خیز و جراحات بدنی بود مجدداً به شماری از درون مایه های کلاسیک کراننبرگی پرداخت. در همین راستا اگزیستنز با طرح سؤال جذاب «واقعیت چیست؟» به سبک فیلم های علمی - تخیلی و به نمایش گذاشتن نوعی گیم پلی تأثیر گذار حین ورود انسانها به یک بازی ویدئویی، از دید بسیاری عصاره و برآیند آثار دهه ۱۹۷۰ این کارگردان تلقی شد. با وجود این کراننبرگ علی رغم بازگشت به منشأ موضوعات سینمایی اش نتوانست اقبال کم مخاطبان به فیلم هایش را تغییر بدهد. نه فقط هر دو فیلم در گیشه ناکام ماندند بلکه اگزیستنز با بودجه تقریبی سی و یک میلیون دلار (کانادا) به یکی از بزرگترین شکستهای تاریخ صنعت فیلم کانادا تبدیل شد. پروژه مستقل بعدی او فیلم روان شناختی عنکبوت با بازی رالف فاینس به همین ترتیب نتوانست در گیشه آمریکای شمالی به موفقیت تجاری برسد و کم تر از دو میلیون دلار کسب درآمد کرد گرچه عملکرد کم و بیش بهتری در خارج از کشور داشت. نکته قابل توجه این است که کراننبرگ دو فیلم آخرش را که زیان مالی به همراه داشتند شخصاً تولید کرده بود و دستمزدش برای ساخت عنکبوت را به تعویق انداخت تا بتواند ساخت آن را به پایان برساند. این تصمیمات کارگردان را در وضعیت مالی نامطلوبی قرار دادند و زمینه را برای ساخت فیلمی مثل سابقه خشونت فراهم آوردند.
در سال ۲۰۰۴ ، دیوید کراننبرگ کارگردانی بود که به شدت به فیلمی موفق نیاز داشت. نزدیک به دو دهه از آخرین موفقیت بزرگش گذشته بود و هیچ یک از پنج فیلم قبلی اش مخاطبان قابل توجهی پیدا نکرده بود. علی رغم این که منتقدان و مخاطبان جشنواره فیلم به طور فزاینده ای از آثار او استقبال کردند ظاهراً خودش را در مقام کارگردان از قلمروی سینمای تجاری دور کرده بود کراننبرگ در گفت و گویی که با روزنامه کانادایی بیزینس در جشنواره کن ۲۰۰۵ کرد، در جواب به این سؤال که چرا به ساخت فیلمهای سفارشی که سبک فیلم سازی اش در اوایل دهه ۱۹۸۰ بود، بازگشته است صریحاً گفت: «به پولش نیاز داشتم.»[۴]
. . .
برای بسیاری از منتقدان زیبایی سابقه خشونت در روشی خلاصه می شود که ماهرانه اشتیاق مخاطبانش را برای دیدن خشونت افسار گسیخته در فیلم تحریک میکند. اما پس از آن به گونه ای توجیه اخلاقی برای این اشتیاق نیاز پیدا میکند و همین پیامد نوعی خودآگاهی هراس انگیز از این واقعیت است. که چنین اشتیاقی تبعات قابل توجهی به همراه دارد با پیروی از این منطق نقطه قوت سابقه خشونت توانایی ایجاد احساس شرم در مخاطب برای تحریک واکنشی غیر منطقی است که به نوبه خود در مقام سیری قهقرایی نکوهش می شود. کراننبرگ و آینه را بالا نگه می دارد. ولی واکنش به آن چه رامی بینیم به خودمان و امی گذارد
تلگرام
واتساپ
کپی لینک