جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
104,250
پیش درآمد : بابک کریمی و سعیده طاهری
مقدمه زبان و سبک نقد فیلم : الکس کلیتن و اندرو كلون
ترجمه ی بابک کریمی و سعیده طاهری
۱
به توافق رسیدن : الکس کلیتن
ترجمه ی بابک کریمی و سعیده طاهری
۲
سبک پرسشگر : رابرت سینر برینک
ترجمه ی قاسم مؤمنی
حملات | ادرین مارتین
ترجمه ی محمودرضا جاوید آرا
توصيف | اندرو کلون
ترجمه ی نیکا خمسی
پیش درآمد : بابک کریمی و سعیده طاهری
مقدمه زبان و سبک نقد فیلم : الکس کلیتن و اندرو كلون
ترجمه ی بابک کریمی و سعیده طاهری
به توافق رسیدن : الکس کلیتن
ترجمه ی بابک کریمی و سعیده طاهری
سبک پرسشگر : رابرت سینر برینک
ترجمه ی قاسم مؤمنی
حملات | ادرین مارتین
ترجمه ی محمودرضا جاوید آرا
توصيف | اندرو کلون
ترجمه ی نیکا خمسی
نوشتن درباره ی بازیگری منتقد فیلم در مقام بازیگر | جرج تولس
ترجمه ی بابک کریمی و سعیده طاهری
سکوت و سکون : ویلیام راتمن
ترجمه ی مسعود ناسوتی
چهار نفر در برابر عمارت | ریچارد کومبز
ترجمه ی سعیده طاهری
دچار شدگی | چارلز وارن ترجمه ی خشایار قشقایی
خاطراتی که شاید نداشتم : لزلی استرن
ترجمه ی مسعود ناسوتی
دوربین قلم یادداشت هایی درباره ی نقد ویدئویی و سینه فیلیا : کریستین کیتلی
ترجمه ی بابک کریمی و سعیده طاهری
نمایه
زبان در هرمنوتیک پساساختارگرایی و در آثار ویتگنشتاین و هایدگر متأخر همگی رو به سوی شیوه ای از تفکر داشتند که تمام هم و غمش تحقق توانمندی های نقادانه و دگرگون کننده ی فلسفه است در فلسفه ی قاره ای خود زبانی که برای فلسفه به کار می رود در آنچه باید هم رسانی شود نقش دارد نگارش فلسفی خصلتی کنشی و اجرایی دارد و صرفاً شیشه ی تراگذر ایده ها نیست. سبک نه فقط نقاب تفکر نیست بلکه سازنده ی آن است.
تفکر شاعرانه در فرهنگ معاصر چه نقشی میتواند ایفا کند؟ این پرسش البته به هیچ وجه تازگی ندارد. مثلاً، در رمانتیسم اولیه ی آلمان در پی «اسطوره ی زیبایی شناختی عقل بودند؛ در پی شعری متعالی یا نقدی شاعرانه - فلسفی که بر شکاف میان فلسفه و ادبیات کلی و جزئی عقل و احساس و علم و هنر فائق آید و تصویری (آرمانی) از وحدت خیال و تفکر پیش نهد نگاه کنید به نانسی و لاکو- لابارت ۱۹۸۸، کریچلی (۲۰۰۴). اندیشمندان رمانتیک نظیر برادران شلگل و نوالیس شاعر می گفتند عقل آدمی محدود است و به همین دلیل فقط به شکل غیر مستقیم و از طریق ترکیب ابزارهای مفهومی و شاعرانه میتواند از امور کلی پرده بردارد. پس، تفکر شاعرانه باید خصلت جزئی نگر و محدودش را از یاد نبرد و در عین آن که پیچیدگی های واقعیت را از طریق منظرهای متکثر و گفتاری چند پاره به بیان در می آورد، برای بروز و ظهور ذهنیت فرد متفکر نیز مجالی فراهم آورد. فلسفه و هنر باید مدام روحی تازه در کالبد همدیگر بدمند و شیوه های بیانی زیبایی شناختی و شاعرانه را در هم بیامیزند تا به مدد آنها گفتار نظری و عقلانی را کامل و متحول کنند.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک