جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
333,000
کتابی که اینک برای خواندن به دست میگیرید تألیف مردی است آلمانی به نام «یورگن توروالد» که در سال ۱۹۱۶ میلادی در ایالت «راین که امروز از ایالات آلمان غربی میباشد متولد شد و بعد از تحصیلات مقدماتی وارد رشته پزشکی گردید و در آلمان و فرانسه و انگلستان رشته پزشکی را تعقیب کرد لیکن حرفه پزشکی را انتخاب ننمود.
الب - یورگن توروالد در سال ۱۹۳۹ میلادی که آلمان به لهستان حمله کرد و جنگ جهانی دوم آغاز شد وارد خدمت نیروی دریایی آلمان گردید و مشاهدات خود را در جنگ های زیر دریایی برای روزنامه های آلمان مینوشت وی پس از پایان جنگ جهانی دوم، از خدمت سربازی مرخص شد و شروع به نویسندگی کرد. در آغاز خاطرات خود از جنگ جهانی دوم را در چند کتاب منتشر نمود و آنگاه در صدد برآمد شرح حال «زائر بروخ» جراح بزرگ آلمان را که خوانندگان در این کتاب با وی آشنا میشوند به رشته تحریر درآورد. وقتی مصمم شد شرح حال زائر بروخ را منتشر نماید آن جراح معروف دیگر زندگی را بدرود بود و نویسنده به خود او دسترسی نداشت از همین رو برای نوشتن این شرح حال به شاگردان و دستیاران بروخ و بیمارستانهایی که در آنجا کار کرده بود به خصوص بیمارستان شاریتی» در برلین شرقی مراجعه کرد یورگن توروالد نمی خواست در این مجموعه یک کتاب پزشکی بنویسد ولی چون کتابش مربوط به شرح حال یک جراح بزرگ است، به طور طبیعی اطلاعات پزشکی و زیست شناسی وارد بافت کتاب گردیده و خواننده، از آن اطلاعات بهره مند می شود. قهرمان اصلی این کتاب زائر بروخ در آخر عمر دچار جنون ادواری شد؛ عارضه ای که در سالهای پایانی عمر عارض بعضی از مردها و زن ها می شود و ساده ترین پدیده آن، نسیان دوره پیری است که تعدادی از سالخوردگان، به آن مبتلا گفته..
گشودن «پری توان که به فارسی صفاق خوانده میشود و آنگاه معده، محل غده نمایان شد. دو دستیار زائر بروخ که غده سرطانی را دیدند میدانستند که یافتن غده سرطانی در معده بیمار از طرف یک جراح در اولین ضربه کارد کار هر مبتدی نیست و جراحان دیگر پس از گشودن معده، مدتی کاوش میکنند تا غده را بیابند. ولی زائر بروخ بعد از گشودن صفاق، معده را در محلی گشود که غده همان جا بود اما توجهی به غده نکرد و کارد او با همان سرعت به طرف بالا و منطقه سینه رفت دستیاران استاد از توجه زائر بروخ به سوی سینه تعجب کردند اما لب به سخن نگشودند و کارد زائر بروخ وارد منطقه ای شد که دستیاران ،زائر بروخ نمی توانستند ببینند برای اینکه زیر دنده های قسمت فوقانی صندوق سینه قرار گرفته بود ولی مبهوت شده بودند چون نمی دانستند استاد، در آنجا چه کار دارد چون بیرون آورن غده سرطانی از معده ربطی به صندوق سینه نداشت. لحظاتی چند تمام آنهایی که میتوانستند منطقه عمل را ببینند، در سکوت مقرون به قفسه سینه بیمار شد و قلبش بهت به سر بردند و ناگهان دیدند که دست دیگر زائر بروخ وارد را از آنجا بیرون آورد و در حالی که هنوز قلب ضربان داشت آن را در ظرف زباله انداخت. قلب انسان با هفده پیوند اصلی به اعضای دیگر مربوط است که یک قسمت از آن پیوندها را سرخ رگ ها و سیاه رگ ها تشکیل می دهد.
علاوه بر آن پیوندهای اصلی قلب انسان توسط گروهی اعصاب با مغز حرام ارتباط دارد و این پیوندها هم از لحاظ وظایف قلب جزو روابط اصلی است اما از لحاظ ضخامت به هفده پیوند مذکور نمی رسد و اعصابی که قلب را به مغز حرام نزدیک میکند باریک می باشد. برای اینکه یک قلب را از سینه خارج کنند باید هفده پیوند اصلی و رشته های ارتباطات فرعی را قطع کنند و زائر بروخ در لحظاتی معدود و با کمال سرعت تمام این پیوندها و رشته ها را قطع کرده بود در حالی که قسمتی از آن پیوندها در بالای قلب و زیر دنده ها در منطقه ای قرار داشت که وی نمیتوانست آنجا را ببیند اما طوری اعضای بدن صفاق کیسه ای است نازک که تمام محتویات شکم که طبیعی است و غیر از محتویات سینه میباشد در آن قرار گرفته و درون این کیسه در بدن انسان تنها مکانی است که میکروب در آن وجود ندارد و دکتر آلکسی کارل فرانسوی می گفت که درون پری توان مانند فضای بین ستارگان، که در آنجا سرمای مطلق ۲۷۳ درجه زیر صفر در گرماسنج صد در جگی حکمفرماست، تمیز است.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک