1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب بیگانه نشر نگاه

معرفی کتاب بیگانه نشر نگاه

3.2 (2)
کتاب بیگانه (ادبیات مدرن جهان،چشم و چراغ25)، اثر آلبر کامو ، با ترجمه جلال آل احمد - علی اصغر خبره زاده ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1402 توسط انتشارات نگاه ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 135,000 26%

99,900

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر
بیگانه نشر نگاه

مشخصات محصول

نویسنده: آلبر کامو
ویرایش: -
مترجم: جلال آل احمد - علی اصغر خبره زاده
تعداد صفحات: 152
انتشارات: نگاه
وزن: 150
شابک: 9789643510046
تیراژ: -
سال انتشار: 1402
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

کامو در مقدمه‌ای بر این رمان می‌نویسد: دیرگاهی است که من رمان «بیگانه» را در یک جمله که گمان نمی‌کنم زیاد خلاف عرف باشد، خلاصه کرده‌ام: «در جامعهٔ ما هر کس که در تدفین مادر نگرید، خطر اعدام تهدیدش می‌کند.» منظور این است که فقط بگویم قهرمان داستان از آن رو محکوم به اعدام شد که در بازی معهود مشارکت نداشت. در این معنی از جامعه خود بیگانه است و از متن برکنار؛ در پیرامون زندگی شخصی، تنها و در جستجوی لذت‌های تن سرگردان. از این رو خوانندگان او را خودباخته‌ای یافته‌اند دستخوش امواج.



چگونه باید قهرمان این داستان را درک کرد که فردای مرگ مادرش ( حمام دریا می گیرد، رابطه نامشروع با یک زن را شروع می کند و برای اینکه بخندد به تماشای یک فیلم خنده دار می رود ) و یک عرب را ( به علت آفتاب ) می کشد و در شب اعدامش در عین حال که ادعا می کند ( شادمان است و باز هم شاد خواهد بود ) آرزو می کند که عده تماشاچی ها در اطراف چوبه دارش هر چه زیادتر باشد…

داستان روایتِ زندگی، جنایت و افکارِ فردی به‌نامِ مورسو است که ابتدا مادرِ خود را از‌دست‌می‌دهد و سپس به‌طورِ نا‌خواسته‌ای به قتلِ یک عرب انگیخته می‌شود و…
مرسو مرتکب قتلی می‌شود و در سلول زندان در انتظار اعدام خویش است. داستان در دههٔ ۳۰ در الجزایر رخ می‌دهد.
داستان به دو قسمت تقسیم می‌شود : در قسمت اول مرسو در مراسم تدفین مادرش شرکت می‌کند و در عین حال هیچ تأثر و احساس خاصی از خود نشان نمی‌دهد. داستان با ترسیم روزهای بعد از دید شخصیت اصلی داستان ادامه می‌یابد. مرسو به عنوان انسانی بدون هیچ اراده به پیشرفت در زندگی ترسیم می‌شود. او هیچ رابطهٔ احساسی بین خود و افراد دیگر برقرار نمی‌کند و در بی تفاوتی خود و پیامدهای حاصل از آن زندگی اش را سپری می‌کند. او از این که روزهایش را بدون تغییری در عادت‌های خود می‌گذراند خشنود است.
همسایهٔ مرسو که ریمون سنته نام دارد و متهم به فراهم آوردن شغل برای روسپیان است با او رفیق می‌شود. مرسو به سنته کمک می‌کند یک معشوقهٔ او را که سنته ادعا می‌کند دوست دختر قبلی او است به سمت خود بکشد. سنته به آن زن فشار می‌آورد و او را تحقیر می‌کند. مدتی بعد مرسو و سنته کنار ساحل به برادر آن زن(«مرد عرب») و دوستانش برمی خورند. اوضاع از کنترل خارج می‌شود و کار به کتک کاری می‌کشد. پس از آن مرسو بار دیگر «مرد عرب» را در ساحل می‌بیند و این بار کس دیگری جز آن‌ها در اطراف نیست. بدون دلیل مشخص مرسو به سمت مرد عرب تیراندازی می‌کند که در فاصلهٔ امنی از او از سایهٔ صخره‌ای در گرمای سوزنده لذت می‌برد.

منبع: ناشر کتاب

گوشه ای از کتاب

آلبركامو، نويسنده معاصر فرانسوى است كه نزديك به همه عمر خود را در تونس و الجزاير و شهرهاى افريقاى شمالى و فرانسه گذرانيده است و به همين علت نه‌تنها در اين داستان بزرگترين نقش را در آفتاب سوزان نواحى گرم به عهده دارد، و قهرمان داستان به علت همين آفتاب است كه آدم مى‌كشد، بلكه در كار بزرگ ديگرى، به نام طاعون همين نويسنده بلاى طاعون را بر يك شهر گرمازده شمال افريقا نازل مى‌كند، كه «تغييرات فصول را فقط در آسمان آن مى‌شود خواند. و در آن نه صداى بال پرنده‌اى را مى‌توان شنيد و نه زمزمه بادى را لاى برگهاى درختى.» «طاعون La Peste كه بزرگترين اثر اين نويسنده شمرده مى‌شود داستان ايستادگى قهرمانان اساسى كتاب است در مقابل مرگ، در مقابل بلاى طاعون، داستان دلواپسى‌ها و اضطراب‌ها و فداكارى‌ها و بى‌غيرتى‌هاى مردم شهر طاعون‌زده‌اى است كه طنين زنگ ماشين‌هاى نعش‌كش آن، در روزهاى هجوم مرض، دقيقه‌اى فرو نمى‌نشيند و بيماران طاعون‌زده را بايد به زور سرنيزه از بستگانشان جدا كرد.
غير از اين كتاب كه به عنوان بزرگترين اثر منثور سال‌هاى اخير فرانسه به شمار رفته است، آلبر كامو، دو نمايشنامه دارد: يكى به نام سوء تفاهم Malentendu و ديگرى كاليگولا و پس از آن كتاب‌ها و مجموعه مقالات ديگر او است به‌اين ترتيب: نامه‌هايى به يك دوست آلمانى، افسانه سيزيف و مجموعه كوچكى به نام سور و چند اثر ديگر.


آلبركامو، كه همچون ژان پل سارتر در رديف چند نويسنده تراز اول امروز و فرانسه نام برده مى‌شود، يك داستان‌نويس عادى نيست كه براى سرگرم كردن خوانندگان، طبق نسخه معمول، مردى را به زنى دلبسته كند و بعد با ايجاد موانعى در راه وصال آن دو، به تعداد صفحات داستان خود بيفزايد. داستان‌هاى اين مرد داستان‌هايى است فلسفى، كه نويسنده درك دقيق خود را از زندگى و مرگ، از اجتماع و قيود و رسوم آن و هدف‌هايى كه به خاطر آنها مى‌شود زنده بود، در ضمن آنها بيان كرده است.


از اين لحاظ بيگانه و طاعون اين نويسنده، جالب‌تر از ديگر آثار اوست. در اين دو داستان، نويسنده خود را رو به روى مرگ قرار مى‌دهد. سعى مى‌كند مشكل مرگ را براى خودش و براى خوانندگان حل كند. سعى مى‌كند دغدغه مرگ را و هراس آن را زايل كند، قهرمان داستان اول، كه ترجمه آن اكنون در دست شما است (و اميد است كه ترجمه‌اى دقيق و امين باشد) بيگانهاى است كه گرچه درك مى‌كند بيهوده زنده است ولى در عين‌حال به زيبايى‌هاى اين جهان و به لذاتى كه نامنتظر در هر قدم سر راه آدمى است سخت دلبسته، و باهمين‌ها است كه سعى مى‌كند
خودش را گول بزند و كردار و رفتار خود را به وسيله‌اى و به دليلى موجه جلوه دهد. مردى است از همه‌چيز ديگران بيگانه. از عادات و رسوم مردم، از نفرت و شادى آنان و آرزوها و دل‌افسردگى‌هاشان، و سرانجام مردى است كه در برابر مرگ ــ چه آنجا كه آدم مى‌كشد و مرگ ديگرى را شاهد است و چه آنجا كه خودش محكوم به مرگ مى‌شودــ رفتارى غير از رفتار آدمهاى معمولى دارد.


نمايشنامه سوء تفاهم نيز كه داستان كامل شده همان ماجراى ناقصى است كه قهرمان داستان بيگانه آن را از روى روزنامه پاره‌اى كه در زندان خود يافته هزاران بار مى‌خواند باز در اطراف همين مسأله دور مى‌زند. پسرى است كه از زادگاه خود براى كسب مال بيرون آمده و وقتى برمى‌گردد نه‌تنها براى مادر و خواهرش بيگانه‌اى بيش نيست بلكه حتى نمى‌داند چگونه خودش را به آنان معرفى كند، و در همين ميانه است كه مادر و خواهرش به طمع پولى كه در جيب او ديده‌اند او را مى‌كشند. در اين نمايشنامه مردمى هستند كه فكر مى‌كنند يا بايد همچون سنگ شد و يا خودكشى كرد. و اين مادر و خواهر قاتل كه پس از كشتن پسر و برادر خود ديگر نمى‌توانند سنگ بمانند و كلماتى مثل «گناه» و «عاطفه» تازه برايشان معنى پيدا كرده است، ناچار راه دوم را اختيار مى‌كنند.


براى بهتر درك كردن اين داستان فلسفى، از نويسنده‌اى كه آثارش تاكنون به فارسى منتشر شده است لازم بود كه توصيفى و يا مقدمه‌اى آورده شود، و از اين لحاظ بهتر اين ديده شد كه خلاصه ترجمه مقاله «ژان پل‌سارتر» نويسنده
معاصر فرانسوى، كه درباره همين كتاب نوشته شده است در آغاز كتاب گذارده شود. گرچه سارتر اين مقاله را از يك نظر مخصوص نوشته است كه شايد مورد علاقه خوانندگان نباشد، ولى در عين‌حال توصيفى است رسا و دقيق كه به فهم داستان كمك خواهد كرد. خلاصه كردن چنين مقاله‌اى بسيار دشوار و در عين‌حال جسورانه بود. ولى چه بايد كرد كه براى اين مقدمه بيش از شانزده صفحه جا گذاشته نشده بود. گذشته از اينكه ممكن بود ترجمه كامل آن براى خوانندگان ملامت‌آور بشود.

نویسنده

آلبر کامو

آلبر کامو

در حال حاضر مطلبی درباره آلبر کامو نویسنده بیگانه نشر نگاه در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم

جلال آل احمد

در حال حاضر مطلبی درباره جلال آل احمد مترجم کتاب بیگانه نشر نگاه در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

جلال آل احمد

علی اصغر خبره زاده

زاده دوازدهمین روز از ماهِ آخر زمستان سال ۱۳۰۲ در روستای تزرجانی از توابع یزد. تحصیلات آکادمیک خبره زاده در مقطع کارشناسی در رشته ادبیات فارسی دنبال شد و این مترجم توانست مدرک دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی در سال ۱۳۲۸ اخذ کند.

شرکت در کلاس‌های اساتیدی همچون بدیع‌الزمان فروزانفر و ملک‌الشعرای بهار و آموختن از این اساتید، بعدها نقش و تاثیر زیادی بر روی پرونده کاری خبره زاده گذاشت.

علاقه خاص خبره زاده به ادبیات و تلاش و کوشش‌های فرهنگی‌اش سبب شد تا در سال ۱۳۴۹، سازمان یونسکو از او درخواست کند که برای یک ماموریت سواد آموزی به ماداگاسکار برود. این ماموریت یک ساله بود.

دکتر ژیواگو، ژان کریستوف، همیشه شوهر، بیگانه و زن سی ساله تعدادی از ترجمه‌های اوست.

خبره زاده که در دانشگاه‌های علم و صنعت، علامه طباطبایی، تهران و مدرسه عالی پارس تدریس هم کرده، فرزند اول از یک خانواده ۵ نفری بود که پدر بزرگش قوام الحکما از پزشکان شناخته شده‌ای بود که بسیار علی اصغر را تشویق به تحصیل در رشته پزشکی می‌کرد.

خبره زاده معتقد است هویت ایرانی بر پایه زبان و ادب فارسی شکل گرفته و این دو پایه اجزای جدایی نشدنی هویت ایرانی‌اند. او همچنین در مورد ادبیات به شکل کلی اعتقاد دارد: ادبیات دنیای گسترده‌ای است که مترجمان در شناساندن آن سهم بسزایی دارند.

علی اصغر خبره زاده

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید