1
جرج برنارد شاو، که برخی مطایبه هایش بسیار جدی بود، گفت: "روم سقوط کرده بایل سقوط کرد؛ نوبت اسکار شدیل هم فرا خواهد رسید. اشاره اش به عظمت و زوال دو تمدن بزرگ تاریخ است که در دهکده ای گمنام در ایالت نیویورک حادث خواهد شد، که شاید کمتر جغرافیدانی اسمی از آن شنیده باشد کنایه شاو حتی به شهر نیویورک هم نیست؛ به وضوح به کل جامعه ای است که در دویست و پنجاه سال گذشته ایالات متحده امریکا نام داشته است و فاصله دو اقیانوس را در بر می گیرد. چرا بشر عادت کرده است چنین با خونسردی و حتی سنگدلی، چشم به راه زوال امپراتوری ها بماند؟ آیا کهولت آن گونه که در موجودات زنده دیده می شود، سرنوشت مقدر امپراتوری ها هم هست؟ چه وجه مشترکی میان تک تک انسانها و نظام های معظمی مانند امپراتوری ها وجود دارد که کسان بسیاری طبیعی می دانند روزی آنها نیز سر بر زمین بگذارند و بمیرند؟ اساساً امپراتوری چیست و مرگ آن چه معنایی میتواند داشته باشد؟ کلمه لاتین امپراتور مصداق خاصی ندارد. حتی معنی آن کاملاً مشخص نیست. فرمانروای ژاپن - کشوری با سه درصد خاک و سه درصد جمعیت جهان - بسیار پیش از آن که کشورش به قدرتی در سطح جهان تبدیل شود امپراتور لقب داشت تزار روسیه را گاه امپراتور می نامیدند. بر کشور حبشه نزدیک به پنجاه سال در قرن بیستم یک امپراتور واحد حکم می راند.
با ممنوع کردن صادرات آنها به اروپا و ضربه زدن به اقتصادشان: در همان حال كه الوار، ديرك دكل و دیگر منابع کشتی سازی را که اکنون از نیروی دریایی سلطنتی مضایقه می شد، برای مصارف خودش گردآوری میکرد بریتانیاییها پیش از سر گرفتن تهاجمی مستقیم و تازه، به طور غیر مستقیم تضعیف میشدند. با توجه به وابستگی بریتانیا به بازار اروپا برای صنایع صادراتی خود و به بالتيك و دالماسی ۱۵۴ برای ديرك دكل و چوب بلوط که در ناوگانش به کار می رفت، این تهدیدی بس عظیم بود. و سرانجام کاهش درآمدهای صادراتی، لندن را از وجوهی که برای پرداخت کمک مالی به هر يك از متحدان و خرید کالا برای سپاهیان اعزامی خویش لازم داشت محروم کرد.
بنابراین در این جنگ بیش از هر زمان دیگری در گذشته عوامل اقتصادی با استراتژی در هم تنیده شده بود. در این مرحله اساسی از جدال بریتانیا و فرانسه برای برتری بین فرمانهای برلین میلان ناپلئون درباره ممنوعیت داد و ستد با بریتانیا (۱۸۰۶) ۱۸۰۷)، و عقب نشینی فرانسه از مسکو در ۱۸۱۲، قابلیتهای نسبی دو نظام مخالف یکدیگر جای تحلیل بیشتری دارد. در حالی که هر کدام می کوشیدند تا دیگری را از نظر اقتصادی نابود کنند، ضعفهای مهم دیر یا زود رخ می نمود - و عواقب مهلکی برای سیاست مبتنی بر قدرت داشت.
تردیدی نیست که وابستگی بریتانیا به تجارت خارجی که به گونه ای غیر عادی زیاد بود در این زمان آن را در برابر تحریم تجاری تحمیل شده در منظومه قاره ای ناپلئون بسیار آسیب پذیر کرده بود [۸۰] در ۱۸۰۸ و باز در ۱۸۱۱-۱۸۱۲، جنگ بازرگانی فرانسویها و اقمار فرمانبردارتر آنان مثلا دانمارکیها)، بحرانی در صادرات بریتانیا ایجاد کرد. کالاهای ساخته شده در انبارها روی هم جمع شد و باراندازهای لندن لبریز از محصولات مستعمرات بود.
در حال حاضر مطلبی درباره پل کندی نویسنده ظهور و سقوط قدرت های بزرگ در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره محمد قائد - ناصر موفقیان مترجم کتاب ظهور و سقوط قدرت های بزرگ در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک