جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
185,000
در باب نهضت فرمالیسم و مبانی نظری نقد فرمالیستی منابع چندانی به زبان فارسی در دست نیست. شاید بتوان از کتاب دکتر شفیعی کدکنی رستاخیز کلمات و کتاب تئودورف، نظریه ادبیات به ترجمه خانم طاهایی که گزیده ای است از متون اصلی فرمالیستی و از مراجع مهم ویکتور ارلیش و همچنین فصل فرمالیسم در کتاب ساختار و تأویل متن بابک احمدی به عنوان مهمترین رسالات در زبان فارسی که در آنها به جریان فرمالیسم پرداخته شده یاد کرد هم در رستاخیز کلمات و هم در ساختار و تأویل متن به اهمیت کتاب ویکتور ارلیش اشاره شده است و اینکه هنوز نیز در زبان انگلیسی کتابی به اهمیت کتاب او در باب فرمالیسم منتشر نشده است. البته می باید یادآور شوم که برخی مقالات اندیشمندان این مکتب به طور پراکنده در نشریات یا در مجموعه هایی به چاپ رسیده است به ویژه رسالات دکتر یاکوبسن که اقبال بیشتری نسبت به دیگر هم فکران خود در ایران داشته است. به هر رو، ترجمه رساله حاضر تلاشی است جهت آشنایی بیشتر خوانندگان به ویژه دانشجویان علاقه مند به نقد مدرن با این نهضت فکری در اهمیت کتاب ارلیش همین بس که در آن هم به ریشه ها و تاریخ مکتب فرمالیسم و هم با دقت به مبانی نظری آنان و جنبه های ضعف و قوتشان پرداخته شده است. در ترجمه کتاب کوشیده ام تا آنجا که بضاعت علمی و هنر ادبی من اجازه میدهد ترجمه ای روان ساده و همراه با امانت داری کامل به خواننده فارسی زبان تقدیم کنم هر جا که نیاز به توضیح اصطلاحی مفهومی، شخصیتی یا نکته ای بود
این بوطیقاهای جامعه شناسانه برساخته همواره دچار نوعی ساده انگاری در باب ارتباط علی میان «فرم» نظام ادبی و محتوای» زندگی اجتماعی هستند. بدین گونه اکتشافات و سلفسکی در باب آثار ادبی توسط آنچه ناقدان مدرن آن را مغالطه ژنتیک خوانده اند متوقف شد این وظیفه نظریه پردازان ادبی بود که به دینا میسم درونی هنر بیان ادبی حتی با وجود فقدان بنیانها و ابزارهای آکادمیک و مدرسی در نظریه و سلفسکی جان بخشند و به دنبال برخی از دیدگاه های بسیار مهم و حیاتی ای باشند که در مطالعات ارزشمند وی نهفته بود. تلاشهای پیشگامانه پوتب نیا و وسلفسکی در تأثیرگذاری عمیق و بنیادی بر تحقیقات مدرسی و نقد ادبی دهه های پایانی قرن نوزدهم روسیه ناکام بود. ملاحظات فرم شناسانه هنوز عموماً تحت الشعاع ایدئولوژی نویسندگان قرار داشت. با فرارسیدن قرن بیستم تعدادی معدود از نقادان مانند آندریوسکی یا استراخف بودند که به بحث در باب مسائل بی زمانی مانند آینده قافیه یا ساختار شعر پوشکین تمایل داشته باشند. حتی کمتر از این نیز تعداد مورخان ،ادبی مانند کولیکفسکی بودند که با علاقه ای پرشور به پرسشهای نظامهای ادبی زبان شناختی، روشی ایدئولوژیک روان شناختی را برای تولیدات جاری اتخاذ کردند غالب پژوهشگران و استادان ادبیات بیشتر مشغول رمزگشایی و کشف پیامهای واقعی یا تخیلی مضمون آثار بودند تا توجه به مباحثات آکادمیک پوتب نیا یا وسلفسکی آنها به شدت تحت تأثیر تلقی رایج از فرم به مثابه امری کاملاً بیرونی و جانبی تا ابزاری برای تحلیلی موشکافانه از ساختار پیرنگ یا سبک اثر بودند به علاوه مورخان ادبی متوسط به هیچ وجه مایل به ورود در حوزه تازه ای از پژوهش مانند مطالعه در نظام زبان ادبی نبودند، مورخ ادبی ترجیح میداد که این حوزه را به زبان شناس واگذارد.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک