1
بعد از حدود دو ساعت که همه گردان غواصی رفتهاند، تازه تمرین ما ده نفر تمام میشود. به سمت آسایشگاه برمیگردیم. مسیر از رود بهمنشیر تا آسایشگاه غواصان، داخل نخلستان است. در طول این مسافت ده دقیقهای در حالی که با عجله گام برمیدارم، تمام حواسم به ناهار است که آیا چیزی مانده یا تخریبچیها و دیگر غواصان مخلص از ما یادشان رفته و مستحبات پاک کردن ته ظرف را هم تمام و کمال بهجا آوردهاند.
اولین کسی که میبینم، سید هاشم است. با هیجان میپرسم: ((سید! ناهار، ناهار خوردین؟ ته دیگی چیزی برای ما نگهداشتین؟))
خیلی فیالبداهه میگوید: ((بله نماز. نماز خوندیم! تعقیبات نماز رو هم بهجا آوردیم.))
با این حرف او تازه یادم میآید دو ساعت از اذان ظهر گذشته و ...
در حال حاضر مطلبی درباره سید مرتضی باشی نویسنده کتاب من و 40 برادرم در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک