جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
34,000
تا شما استراحت میکنید من قهوه سفارش میدم و خیلی سریع از مرکز استعلام می گیرم من سرمو به نشانه سپاسگزاری خم کردم و او بیرون رفت. از جایی که من نشسته بودم، ماجا واقعاً باشکوه تر دیده میشد، چون من نشسته بودم و اون تابلو در مقایسه با من ارتفاع بیشتری داشت، این طور به نظر میرسید که ماجا داره از بالا به پایین نگاه میکنه
چند لحظه بعد یه خدمتکار با سینی وارد شد قهوه و کیک چیزی بود که خیلی نیاز داشتم بعد بلند شدم و نزدیک تابلو ایستادم چقدر دلم میخواست مثل ماجا لم میدادم و خستگی در میکردم. دوباره رو مبل نشستم و سرمو به عقب تکیه دادم و بعد از چند دقیقه خوابم برد. با صدای مرد جوان از خواب بیدار شدم اون در حالی که عذرخواهی می کرد، گفت: جواب استعلام شما اومده من باید در سریعترین زمان ممکن شما رو به برلین بفرستم. در اون زمان رایج ترین راه بازگشت از اسپانیا به آلمان این بود که افراد سوار کشتی میشدن و از دریای مدیترانه به ایتالیا و به وسیله راه آهن به اتریش و آلمان میرفتن من از مسافرت با کشتی خیلی خوشم می اومد و منتظر بودم تا یه مسافرت دریایی در مدیترانه رو تجربه کنم؛ اما مرد جوان به من خبر داد که فردا صبح با هواپیمای یونکرس باربری آلمانی به مقصد جنوا پرواز خواهم کرد و اون ترتیبی داده تا من زودتر به خونه مرايا بين تيمه ومشاريه رقاب هنا عندك
کتابی که در دست دارید شامل پنج داستان کوتاه مستقل از یکدیگر است که تمام داستانها در پایان به یکدیگر گره میخورد. علت نام گذاری رمان خوشه ای برای کتاب این است که داستان دوم به نوعی با وقایع داستان اول گره خورده و داستان چهارم تابع داستان سوم میباشد و تنها در داستان پنجم است که همه ماجراهای این مجموعه با یکدیگر ارتباط خواهند یافت و مانند یک خوشه گرد ساقه اصلی را در بر میگیرند. در این کتاب عضوی از اعضای یک شبکه جاسوسی مأموریت می یابد تا فعال صلح طلبی را در پاریس ترور نماید ابعاد این ترور چه بود؟ چه کسانی پشت پرده این ترور را ترتیب داده بودند؟ نقش نهضت مقاومت فرانسه در این ترور چه بود؟ آیا واقعاً سازمان جاسوسی آلمان این ترور را برنامه ریزی نموده بود؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک