جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
219,780
بلند شدم کلی کار داشتم که باید قبل از حرکت انجام میدادم اول از همه باید برای گربه دریچه ای روی در کار میگذاشتم و لانه ای را که سالها بدون استفاده مانده بود برای سگم رو به راه میکردم. باید به اندازه ی یک هفته برایشان غذا میگذاشتم البته آینده نگری برای آنها معنا نداشت هر مقدار غذا که جلوی چشمشان بود یک جا میخوردند.
اما میتوانستند چند روز بدون غذا دوام بیاورند. کل روزم صرف درست کردن دریچه و آموزش دادن گربه شد بلد نبود از آن استفاده کند آماده کردن لانه ی سگ هم از آنچه فکر میکردم بیشتر طول کشید. سقفش را نمدپوش کردم تا جلوی برف و باران را بگیرد و چند پتوی کهنه هم برایش گذاشتم قبل از این که کارم را تمام
کنم آمد و روی پتوها دراز کشید
برای اولین بار به جانسون زنگ زدم
تور جانسون پستچی برفرمایید.
جوری اسم و عنوانش را ادا میکرد انگار نجیب زاده ی اشرافی است.
فردریک هستم مزاحم که نیستم؟
به هیچ وجه آفتاب از کدوم طرف در اومده؟ عادت نداری زنگ بزنی
این اولین باره فردا میتونی به مسافر جابه جا کنی؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک