جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
هولی نشون میده اون واقعاً کی بوده بی ادب و خودخواه الان مثل اونایی شدی که عشق سلطه جویی ان.»
مسئله سلطه جوبی نیست. مسئله ماهیت خانواده است. آنا واسه کیلب هم قلدری می کرد. وقتی گیله ممبران کار رو می کنه دیون می انده بود از ماشین پیاده شد.»
هرا در راده منم همین کار رو می کنه. دیوونم می کند.» اون داشت از ما سوء استفاده می کرد.»
تومانی با شک پرسید: «از چی؟ چه احتیاجی به شما داشت؟ اون هر چی پول توی دنیا بود، داشت. هیچ احتیاجی به شماها نداشت.» با هیچ وقت نتونستم ازش سر در بیارم نوآ فکرش را سخت به کار انداخت. «هیچ جوابی ندارم» و به همین دلیله که مطرح کردن این مسئله پیش هیئت منصفه منطقی نیست.» ونا درک نمیکنن زندگی کردن با اون چه جوری بوده. اون قوانین خودش رو می خواست.» به عبارت دیگه مثل هر نوجوون معمولی دیگه.»
این طور به نظر میاد ولی نیست اون به تنها کسی که گوش می داد، مگی بود. ما دانم سر اون با هم دعوا میکردیم کیلب به خاطر استرس پسرفت کرده بود. اون زندگی مون رو نابود کرد. خانواده مون رو نابود کرد.»
واسه همین هم تو میخواستی برش گردوندی تا با دستای خودت خفه ش کنی.»
نوا هاج و واج مونده بود و چیزی نگفت.
منظورمو فهمیدی دیگه این نمیشه نظریه پرونده مون باشه، چون به تو انگیزه زیادی میده، حتی بیشتر از اون اغواگری ناموفق و این توی تصویری که از تو به عنوان
دکتر جکیل و آقای هاید ارائه میدن، نقش داره.»
نوا ناگهان یاد دعوای بزرگتری با آنا افتاد وقتی که آنا به او و مگی درباره دوستش جیمی، دروغ گفته بود، اما نوا به هر حال نمیتوانست ثابت کند که آن دروغ بوده است. برایش سؤال بود آنا دروغگویی مرضی است یا جامعه ستیز اما دیگر مهم نبود. آنا دیگر نمی توانست آسیب بیشتری به او بزند و گفتن حقیقت تنها نوآ را محکوم میکرد.
و یک هفته بعد از این اتفاق مهمونی باربیکیو بود درسته؟ «بله، باربیکیوی نحس نوا متوجه شد مگی احتمالاً به اتاق دادگاه برگشته است.
چون میخواست بشنود نوآ راجع به آن شب چه میگوید. اون ایده مگی هم بود. میخواست آنا رو به دوستامون معرفی کنه بیشترشون حتی نمیدونستن مگی دختر داره خجالت میکشید به کسی بگه.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک