جهت اطلاع از کتاب های جدید این نویسنده روی دکمه خبرم کن کلیک کنید.
برانیسلاو نوشیچ
برانیسلاو نوشیچ، داستاننویس و نمایشنامهنویس بزرگ صربستان، به سال ۱۸۶۴ در بلگراد در خانوادهی بازرگانی ورشکسته چشم به جهان گشود و در رشتهی حقوق تحصیل کرد اما هرگز به حرفهی قضاوت یا وکالت گرایش پیدا نکرد و به مشاغل گوناگونی از قبیل هنرپیشگی و کارمندی و آموزگاری دست زد اما سرانجام جاذبهی ادبیات و تئاتر بود که او را به گسترهی بیکران خود جذب کرد.
نوشیچ در داستانها و نمایشنامههای متعددی که خلق کرده است خواننده را با خندهآورترین و درعینحال دردناکترین جلوههای زندگی بشر آشنا میکند. او جامعهی صربستان را نیک میشناسد، دردها و رنجها را میبیند و این همه را با شیرینترین کلام ممکن ترسیم میکند. طبقات مرفه را که وقار و شخصیتشان تنها در واژهی ثروت معنا میشود بیرحمانه به باد ریشخند میگیرد و عالمانی را که آرا و عقایدشان با واقعیتها و مسائل ملموس زندگی بیگانه است رسوا میکند و خیل بیکارهها و دلالان و سفتهبازان و خوشپوشان نوشخوار و متظاهر را که در کافهها و رستورانها و ادارهها در هم میلولند انگشتنما میسازد.
در آثار او خندهی بیکینه و بیهدف با زهرخند خشمآلود و هدفمند و مطایبهی ملایم با طنز پرکنایه در هم میآمیزد. نوشتههای او از این لحاظ رنگی از آثار مارک تواین و چخوف و گوگول دارد، خاصه تأثیر انکارناپذیر سبک و اندیشهی گوگول در آثار تئاتری نوشیچ به روشنی مشهود است. در کلام او شوخی و طنز با روشنبینی درخشانی همراه است؛ حتی در مواردی که به اوج طنز و طعنهی سیاسی و اجتماعی دست مییابد و در صراحت لهجه تا آنجا که میسرش باشد پیش میرود، باز سعی بر آن دارد تا مگر به یاری عباراتی دوپهلو و گفتارهایی مهملنما و تغییر شکل خطوط ظاهری پدیدهها از تأثیر خوشایند قلمش تا حدودی بکاهد.
نوشیچ در نخستین اجلاسیهی انجمن دانشمندان و نویسندگان و هنرمندان یوگسلاوی که در سال ۱۹۳۸ اندکی پیش از مرگ او برگزار شده بود دربارهی هنر و محیط هنری عصر خود چنین گفت: فرهنگ جوانمان برای رشد خود به هوایی پاکتر از هوای آسمان ما نیاز دارد. در زیر آسمان کشورمان که غالباً گرفته و تیره است محال است نهالی بتواند خود را به سوی نور بکشاند یا شکوفا شود؛ در زیر چنین آسمانی خلاقیت معنوی و هنری نیز نمیتواند چنانکه باید و شاید و تا حد کمال مطلوب بیان شود و ازاینرو ای بسا که سخنان بسیار ناگفته میمانند و اندیشههای بسیار بر زبانها جاری نمیگردند.
نوشیچ عقاید انقلابی و خط فکر سیاسی مشخصی نداشت اما با تمام وجودِ خود از پلیدیها و پستیهای زندگی متنفر بود. این نویسنده که معاصرانش او را جادوگر بزرگ خنده مینامیدند، بیانش تا اوج خواستهها، نیازها و اندیشههای مردم پرواز کرد و آثار او را جاودانه ساخت.