جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
در اولین قسمت از مجموعه «قصه های سرزمین اشباح» ماجرای پسرکی به نام "دارن شان "بازگو می شود; دانش آموزی که زندگی معمولی دارد، اما به عنکبوت ها بسیار علاقه مند است .دارن شبی با دوستش "استیو "به سیرک عجایب می رود و در آن جا عنکبوت حیرت انگیزی به نام "خانم اکتا "را می بیند. خانم اکتا عنکبوت بزرگ و سمی است که با صدای فلوت صاحبش "آقای کرپسلی" حرکات شگفت آوری انجام می دهد. دارن تصمیم می گیرد عنکبوت را بدزدد. از همین رو با طرح نقشه ای عنکبوت را دزدیده، به خانه می برد. اما در آن جا عنکبوت، استیو را نیش می زند و زندگی او را به خطر می اندازد. دارن برای نجات اسیتو ناگزیر می شود، زندگی اش را به دست آقای کرپسلی بسپارد. این در حالی است که آقای کرپسلی یک شبح خونخوار است و در صورتی استیو را نجات می دهد که دارن، با دادن خون خود به او و گرفتن مقداری خون از آقای کرپسلی وارد دنیای اشباح شود. دارن به این کار تن می دهد و .... ادامه این داستان در جلدهای بعدی مجموعه حاضر بازگو شده است.
1,554,000
داستانهای دوازده جلد این مجموعه را با هم مرور میکنیم:
جلد اول: سیرک عجایب
دارن شان شاهزاده اشباح، به دنبال دوستش – هارکات – از درگاهی جادویی میگذرد و به دنیایی ناشناخته و هیولایی قدم میگذارد. برای کشف هویت هارکات، آنها باید به دریاچه ارواح بروند و نیمهی دیگر وجود آدم کوچولو را در آن آبهای تیره صید کنند. آیا این سفر بازگشتی دارد؟
جلد دوم: دستیار یک شبح
دارن شان زمانی مثل همه پسرهای همسن خودش زندگی میکرد. اما او برای نجات جان دوستش از مرگ، قبول کرده است که زندگیش را به دست شبحی خونخوار بسپارد. دارن همراه شبح به سیرک عجایب میرود و دستیار او میشود. بازیگرها و کارکنان عجیب این سیرک او را در جمع خودشان می پذیرند، اما... مرد گرگی، یکی از وحشتناکترین موجودات روی زمین، از قفس آزاد میشود و دارن و دوستش را تعقیب میکند.
جلد سوم: دخمه خونین
دارن شان پسری است که همه گمان میکنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کریسلی شده و همراه دوستش، ایورا به شهر دیگری رفته است. دارن و دوستش با خبر میشوند که جسدهای عجیبی در گوشه و کنار شهر کشف شده است – گویی خون همه اجساد را کشیده بودند. آنها تصور میکنند که آقای کریسلی این قربانیان را از پای در آورده است، اما برای کشف حقیقت، خود در تونلهای زیرزمینی شهر گرفتار میشوند.
جلد چهارم: کوهستان شبح
دارن شان پسری است که همه گمان میکنند مرده است. اما او دستیار شبحی به نام آقای کریسلی شده است. دارن و آقای کریسلی راه دشواری را پشت سر میگذراند تا خود را به کوهستان اشباح – مقر همه اشباح جهان – برسانند. هر کدام از ساکنان این کوهستان چند صد سال زندگی کرده و همیشه درگیر مبارزهای مرگبار بودهاند. آنها میخواهند شبحوارههای خونآشامی را نابود کنند که سرچشمه همه پلیدیها و شرارتها هستند. اما در این ملاقات حیرتانگیز، دارن واقعیت دیگری را نیز درمییابد. او میپذیرد که در آزمونی مرگبار شرکت کند.
جلد پنجم: آزمونهای مرگ
دارن شان دستیار شبحی به نام آقای کریسلی است. آن دو به کوهستان اشباح رفتهاند تا دارن به اشباح دیگر معرفی شود. اما در کوهستان، دارن مجبور میشود که برای اثبات لیاقت خود، پنج آزمون مرگبار را از سر بگذراند – در غیر اینصورت، او را به تالار مرگ میفرستند! در گیرودار این آزمونها، نیروهایی اهریمنی به کوه میآیند و دارن با خیانت و خطرهایی روبهرو میشود که در مقایسه با آنها مرگ موهبتی بزرگ است.
جلد ششم: شاهزاده اشباح
دارن شان پسری که همه گمان میکنند مرده، اما در واقع، دستیار یک شبح شده است، به کوهستان اشباح میرود. در کوهستان، او برای اثبات لیاقتش، شرکت در آزمونهای مرگباری را میپذیرد و در چهارمین آزمون شکست میخورد. دارن نگران مجازاتی است که برایش درنظر میگیرند و در همین زمان متوجه میشود که یکی از دوستانش به قبیله اشباح خیانت کرده است. اگر خائن رسوا نشود، قبیله از میان میرود و اگر دارن بخواهد دیگران را از این توطئه باخبر کند، باید مجازات شکست در آزمونها – مرگ – را بپذیرد.
جلد هفتم: شکارچیان غروب
دارن شان شاهزاده اشباح، برای انجام ماموریتش کوهستان اشباح را ترک میکند که شاید به مرگ او ختم شود. او یکی از برگزیدگانی است که باید به تعقیب ارباب شبحوارهها برود. اگر او را نابود کند، پیروز است و اگر شکست بخورد، قبیله اشباح را به کام مرگ میبرد.
جلد هشتم: همدستان شب
دارن شان آزمونهای دشواری را پشت سر گذاشته و به شاهزادگی قبیله اشباح پذیرفته شده است. اما او اکنون باید با آزمونهای دیگری مواجه شود که بیشتر به کابوس میمانند. بازگشت به مدرسه، پیدا کردن جنایتکاران خونآشامی که در تاریکی شب انسانهای بیگناه را میکشند، یافتن ارباب شبحوارهها، و از همه دردناکتر، رویارویی دوباره با تلخیهای گذشته، از جمله این آزمونهای کابوس مانندند.
جلد نهم: قاتلان سحر
دارن شان شاهزاده اشباح به خاطر مردمش باید در مبارزهای خونبار شرکت کند. دشمنان اصلی او، شبحوارهها با نفرات بیشتر، حیلههای رذیلانهتر و سرکشتر از همیشه دست به کار شدهاند. در این میان، پلیس و مردم وحشتزده نیز او و دوستانش را عامل کشتارهای هولناک شهر میدانند. چه چیزی در انتظار آنهاست – مرگ یا پیروزی؟
جلد دهم: دریاچه ارواح
دارن شان یک پسربچه مدرسهای معمولی، اما عاشق عنکبوتهاست. زندگی دارن واقعا معمولی است تا اینکه او با بهترین دوستش به سیرک عجایب میرود و خانم اکتا را میبیند. خانم اکتا عنکبوت حیرتانگیزی است. اما همین جانور بینظیر دارن را بر سر دوراهی وحشتناکی قرار میدهد. دارن میتواند دوستش را زا مرگ نجات بدهد، اما برای این کار باید زندگیش را به دست یک شبح بسپارد، آن هم یک شبح خونخوار!
جلد یازدهم: ارباب سایهها
استیو آهسته گفت: «در برابر ارباب سایهها، همه باید نابود شوند. حالا این دنیای من است. دارن» دارن شان به خانه برمیگردد و آنجا برایش جهنم میشود. سرنوشت قصد نابودی او را دارد و گویی با نابودی او، اختیار همه چیز به دست ارباب تاریکیها میافتد. اما این ارباب تاریکیها کیست؟
جلد دوازدهم: پسران سرنوشت
سرانجام زمان آن رسیده است که دارن با دشمن بزرگ خود، استیو لئوپارد، رو در رو شود. یکی از آنها خواهد مرد. دیگری ارباب سایهها میشود – و جهان را به نابودی می کشد. آیا سرنوشت جهان تغییرناپذیر است؟ آیا دارن میتواند آیندهای دیگر بسازد؟
تلگرام
واتساپ
کپی لینک