1
281,200
مثالهای اخیرتر را در نظر آورید. قرن بیستم متأسفانه شاهد ظهور ديکتاتورها و جبارانی بوده است که دست به جنایتهای بزرگی زده اند. کسانی چون هیتلر استالین ،مائو و پول پوت گویی به خاطر خود خشونت دست به خشونت زده اند. علی رغم موفقیت موقتی شان که احتمالاً به دست آوردند کارهای نیک اندکی برای کشورشان کردند و صدمه های بزرگ به آن رساندند. اما حتی اگر کشورهای آنان از حکومت آنها منتفع می شد، باز جنایات آنها آنقدر هولناک بود که نتوانند نام نیکی از خود به یادگار بگذارند. برای مستقر کردن یک جمهوری یا پادشاهی شخص باید فرصت مناسب را به دست آورد بهترین موقعیت کشوری آشفته است که شخص می تواند برای اصلاح آن بکوشد
اگر شهریاری خواهان افتخار و جلال و نام و آوازه است باید آرزو کند که مهار قدرت را در کشوری آشفته به دست گیرد ولی نه برای آنکه مانند قیصر آن را آشفته تر سازد بلکه بدین منظور که مانند رومولوس در آنجا نظم برقرار کند؛ و این عالیترین فرصتی است که بخت و سرنوشت به کسی میتواند بخشید ( Dis., 1, 10, p. 145)
بنابراین، دغدغه اصلی ماکیاولی موقعیت یک شهریار تازه است، کسی که اخیراً به قدرت رسیده است. چنین شخصی با اصلاح دولت و کشور خویش می تواند به افتخار و جلال فراوان برسد. ماکیاولی به هنگام بحث درباره شهریاران تازه بی تردید موقعیت لورنتسو د مدیچی را در فلورانس مد نظر دارد. ماکیاولی می خواهد به او الهام ببخشد که دست به کارهای بزرگ بزند و...
تاریخ فلسفه سیاسی علاوه بر اینکه به ما کمک میکند اصل و ریشه خودمان را فهم کنیم، بصیرتی اساسی برای فهم دلایل اینکه چرا دیدگاههای فعلی مان را داریم به ما می دهد با مقایسه اندیشه های خودمان با اندیشه های گذشتگان می توانیم مفروضات حیاتی درباره سؤالات فلسفی گسترده تر درباره ماهیت واقعیت هستی احتمال دست یافتن به نوعی از شناخت شناخت پذیری حقیقت اخلاقی طبیعت انسان و احتمال بهبود و کمال بخشیدن به انسان را دریابیم. فلسفه سیاسی یک رشته اشتقاقی است. اندیشه های سیاسی هر متفکری سخت تحت تأثیر پاسخهایی است که به این سؤالات غالی میدهد بنابراین اگر متفکری دیدگاه خاصی درباره طبیعت انسان یا حقیقت اخلاقی دارد این دیدگاه عمیقاً بر آن صورت سازمان سیاسی که مرجح میدارد تأثیر میگذارد با وارسی طیفی از فلسفه های سیاسی که دیدگاههای مختلفی را درباره جهان سیاسی عرضه میکنند و در ضمن پاسخهای مختلفی که به این سؤالهای غالی میدهند به فهم ارتباطهای میان اجزاء یک فلسفه سیاسی معین نائل میشویم و میفهمیم چگونه میان این اجزاء کنش و واکنش وجود دارد و چه کارکردی پیدا میکنند اندیشه های سیاسی ما تصادفی نیستند. این اندیشه ها از عناصر بنیادین جهان بینی کلی ما نشأت می گیرند. رسیدن به بصیرتی ژرفتر درباره اینکه چرا ما چنین فکر میکنیم به ما کمک میکند که در مفاهیم سیاسی مان دقیق شویم و احتمالا در آنها تجدید نظری بکنیم
در حال حاضر مطلبی درباره جورج کلوسکو نویسنده تاریخ فلسفه سیاسی 3 در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
زاده بیستمین روز آبان ۱۳۳۴ در تبریز. فرزند نصرالله دیهیمی که مترجم بود و در دانشگاه هم تدریس میکرد. میتوان خانوادهی دیهیمی را خانوادهی مترجمها لقب داد، چراکه فرزندش، زندهیاد نازنین دیهیمی هم مترجم بود و همسرش، رؤیا رضوانی نیز ترجمه میکند.
خشایار دیهیمی آثار زیادی را در زمینهی ادبیات کشورهای گوناگون، فلسفه زندگی، فلسفه سیاسی، ادبیات شرق اروپا و… ترجمه و ویراستاری کرده است. او همچنین سالها تجربه در کار ژورنالیستی و همکاری با مجلات و نشریات گوناگون دارد.
دیهیمی سالهای کودکی و سالهای آغازین تحصیلات خود را در تبریز گذراند، سپس، در سالهای نوجوانی بود که به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در تهران ساکن شد. بنا به گفته خودش، دیری نپایید که کتاب خواندن برای او به آیین تبدیل شد و این آغاز با کتابهایی در زمینه ادبیات همراه بود.
آشنایی با غلامحسین ساعدی (گوهر مراد) نقطهی عطفی در زندگی خشایار دیهیمی است و این آشنایی سبب ارتباط دیهیمی با محافلی چون کانون نویسندگان ایران و انجمنهای روشنفکری و مترجمها و نویسندگان گوناگونی شد.
مهندسی شیمی رشتهای است که دیهیمی برای تحصیلات آکادمیک خود انتخاب کرد. چند سالی در شهر ملکان به معلمی مشغول بود تا آنکه بعدها در کارخانهی لاستیکسازی کار گرفت؛ شغلی که فقط به تحصیلات دانشگاهیاش مربوط بود، اما دیهیمیِ جوان علاقهای به آن نداشت. به گفتهی خودش دستاورد آن سالها، ترجمهی تعدادی کتاب در زمینه صنعت لاستیک و ترجمه و تألیف دانشنامهی صنعت لاستیک بود. کتابهایی که البته بهطرز عجیبی هیچیک با نام او به چاپ نرسید.
انتشارات فرانکلین، که بعد از انقلاب به انتشارات انقلاب اسلامی تغییر نام داده بود، مقصد بعدی خشایار دیهیمی بود. در میانهی دههی شصت بود که او راهی آنجا شد و مسئولیت ویراستاری تاریخ تمدن ویل دورانت را بر عهده گرفت. به گفتهی خودش، با آنکه ظاهراً به عنوان نمونهخوان وارد این مؤسسهی انتشاراتی شده بود، اما بخت آن را یافت تا با ویراستاری تاریخ تمدن، سطح بینش و دانش خود را ارتقاء بخشد.
خشایار دیهیمی پیرامون فرآیند ترجمه معتقد است: «مترجم ایدئولوگ نیست و من حتی ممکن است کتابی را ترجمه کنم که لزوماً با عقاید نویسندهاش همسو نباشم اما خوانده شدن آن را ضروری بدانم.»
دیالکتیک تنهایی، یادداشتهای یک دیوانه، بیگانه، صالحان، فیلسوفان سیاسی قرن بیستم، فلسفه ترس، سوفیا پتروونا و یادداشتها (آلبر کامو) از جمله ترجمههای اوست.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک