کتاب سوراخ دعا را گم کردن

چرا هر چیزی که درباره موفقیت میدانیم عمدتا اشتباه است
چه چیزی واقعا باعث موفقیت می شود؟!
با بررسی دانشی که در پشت عواملی که افراد بی نهایت موفق را از بقیه ی ما جدا میسازند وجود دارد، یاد می گیریم که چه کارهایی انجام دهیم تا به آنها شبیه تر شویم – و متوجه میشویم که چرا شبیه نبودن به آنها در برخی موارد خوب است.
چه چیزی واقعا باعث ایجاد موفقیت می‌شود؟
این کتاب به بررسی چیزهایی می‌پردازد در دنیای واقعی به موفقیت منجر می‌شود. و منظور من موفقیت در زندگی است، نه صرفا پول درآوردن. چه نگرش‌ها و رفتارهایی به شما در دستیابی به اهداف‌تان در تمامی عرصه‌های حرفه‌ای یا شخصی که انتخاب می‌کنید، کمک می‌کند؟ بسیاری از کتاب‌ها به یک بُعد از الماس موفقیت می‌پردازند یا نظریه‌هایی ارائه می‌کنند که عملی نیستند. ما به چیزهایی که موثر واقع می‌شوند نگاهی خواهیم انداخت و سپس مراحلی را یاد می‌گیریم که می‌توانید برای رسیدن به هدف مورد نظرتان استفاده کنید.
خب، تعریفی که از موفقیت دارید، به خودتان بستگی دارد. به این مربوط می‌شود که شخصا برای شاد بودن در محل کار و خانه به چه چیزی نیاز دارید. اما بدان معنا نیست که موفقیت تصادفی است. استراتژی‌هایی که به احتمال زیاد شما را به هدفتان می‌رسانند (تلاش مداوم) و استراتژی‌هایی که بعید است کارساز واقع شوند (لنگ ظهر از خواب بیدار شدن) را می‌دانید. مشکل، در جایی بین اینها قرار دارد. به شما در مورد تمام ویژگی‌ها و تاکتیک‌هایی که کمکتان می‌کنند به هدفتان برسید گفته شده است، اما هیچ اثبات واقعی وجود ندارد، و شاید استثنائاتی را دیده باشید. در این کتاب به بررسی همین موضوع خواهیم پرداخت.
من به مدت هشت سال در وبلاگم، در حال تجزیه و تحلیل پژوهش‌ها و مصاحبه با کارشناسان در مورد عوامل ایجاد کننده زندگی موفق بوده‌ام. و جواب‌ها را می‌یافتم. بسیاری از آنها تعجب‌آورند. بعضی ظاهرا متناقض به نظر می‌رسند، اما همه آنها، در مورد آنچه باید انجام دهیم تا در زندگی حرفه‌ای و شخصی به برتری دست پیدا کنیم، بینش‌هایی را ارائه می‌کنند.
بخش عمده‌ای از آنچه در مورد ویژگی‌هایی که موفقیت به ارمغان می‌آورند به ما گفته شده است منطقی، جدی و کلا غلط است. ما افسانه‌ها را در هم می‌شکنیم، و علمی که پشت عوامل جدا کننده افراد بسیار موفق از بقیه وجود دارد را مورد بررسی قرار می‌دهیم، یاد می‌گیریم چه کار می‌توانیم انجام دهیم تا به آنها شبیه‌تر شویم، و بدانیم که چرا خوب است که در بعضی موارد، شبیه آنها نیستیم.
گاهی اوقات آنچه باعث موفقیت می‌شود، استعداد طبیعی است، گاهی اوقات حرف‌های خوبی است که مادرانمان به ما گفته‌اند که انجام دهیم، و گاهی اوقات کاملا برعکس است. کدام حکایات قدیمی درستند و کدامشان افسانه‌اند؟
آیا «آدم‌های خوب یا بچه مثبت‌ها» کمتر از همه موفق می‌شوند؟ یا بیشتر؟
آیا ترک‌کننده‌ها هرگز برنده نمی‌شوند؟ یا آیا سماجت، دشمن واقعی است؟
آیا اعتماد به نفس، تعیین کننده شرایط است؟ در چه مواقعی فقط توهم است؟
در هر فصل هر دو وجه داستان را بررسی خواهیم کرد. نقاط قوت هر دیدگاه را مشاهده خواهیم کرد. بنابراین اگر چیزی خیلی سهل‌الوصول یا متضاد به نظر می‌رسد، با من همراه شوید. هر دو زاویه، مانند آزمایش ارائه می‌شوند. سپس به پاسخی می‌رسیم که بیشترین جنبه‌های مثبت و حداقل نکات منفی را داشته باشد.

—
محتوای کتاب سوراخ دعا را گم کردن
در فصل ۱، بررسی می‌کنیم که آیا عدم ریسک و انجام آنچه به ما گفته می‌شود واقعا موفقیت را به ارمغان می‌آورد. در مورد آنچه گوتام مکوندا، استاد دانشگاه هاروارد به عنوان «تقویت‌کننده‌ها» می‌نامد، یاد می‌گیریم. تقویت‌کننده‌ها مثل دیوانگی روبیچ، ویژگی‌هایی هستند که به طور متوسط، منفی‌اند، اما در موارد خاص، مزایای فراوانی را ایجاد می‌کنند که موجب نابودی بقیه رقبا می‌شوند. یاد خواهیم گرفت که چرا دانشجویان ممتاز به ندرت میلیونر می‌شوند، چرا بهترین (و بدترین) رؤسای جمهور ایالات متحده کسانی هستند که سیستم را دگرگون می‌کنند و اینکه چگونه بزرگ‌ترین نقاط ضعف ما شاید بزرگ‌ترین نقاط قوت‌مان باشند.
در فصل دوم، می‌بینیم که چه زمانی آدم‌های خوب از همه موفق‌تر می‌شوند و همچنین اصول ماکیاولی در مورد پول چه زمانی درست است. ما با استاد دانشکده وارتون که به کسب‌وکار و نوع‌دوستی دلسوزانه اعتقاد دارد و استادی در استنفورد که تحقیقاتش نشان می‌دهد در مورد سخت‌کوشی مبالغه شده است و چاپلوسی موجب ترفیع شغلی می‌شود صحبت می‌کنیم. به دزدان دریایی و باندهای زندان نگاهی می‌اندازیم تا ببینیم قانون‌شکنان از چه قوانینی تبعیت می‌کنند و می‌فهمید که چگونه تعادل درستی بین پیشرویِ بلندپروازانه و خواب راحت شب برقرار کنید.
در فصل ۳، آموزش‌های یگان ویژه‌ی نیروی دریایی را بررسی می‌کنیم و به علم در حال ظهور سرسختی و انعطاف‌پذیری می‌پردازیم. ما با دکتراهای اقتصاد صحبت خواهیم کرد تا بهترین زمان برای مضاعف کردن تلاش‌هایمان و یا دست برداشتن از تلاش را محاسبه کنیم. استادان کونگ‌فو به ما یاد می‌دهند که چه زمانی ترک‌کننده‌ی تنبل بودن، ایده‌ی فوق‌العاده‌ای است. و کلمه احمقانه‌ای را یاد می‌گیریم که می‌تواند به ما کمک کند تصمیم بگیریم چه زمانی انجام دادن کاری را علی‌رغم شرایط دشوار باید ادامه دهیم و چه زمانی منصرف شدن بهترین حرکت است.
فصل ۴ بررسی می‌کند که آیا واقعا «چیزی که می‌دانید» مهم است یا «کسی که می‌شناسید». مشاهده خواهیم کرد که چگونه کارکنانی که بیشترین شبکه را دارند، اغلب سازنده‌ترین افراد هستند، اما بهترین متخصصان تقریبا همیشه خودشان را درون‌گرا می‌دانند (از جمله ۹۰ درصد ورزشکاران برتر). ما بینشی از فردی که دارای بیشترین ارتباطات در سیلیکون ولی است دریافت خواهیم کرد و یاد می‌گیریم که چگونه بدون اینکه احساس کنیم که دیگران را فریب می‌دهیم، شبکه‌سازی کنیم.
در فصل ۵، به مسئله نگرش نگاهی خواهیم انداخت. خواهیم دید که چگونه اعتماد به نفس می‌تواند موجب شود تا با هر فشاری که شده، راهمان را به سوی آنچه فکر می‌کنیم توانایی انجامش را داریم باز کنیم، اما چگونه باید آن را با دیدگاه معقولانه‌ای در مورد چالش‌های آینده متعادل کنیم. یاد خواهیم گرفت که چگونه علم در حال ظهور «تضاد ذهنی» می‌تواند به ما کمک کند بدانیم چه زمانی کاملا به کاری متعهد شویم و چه زمانی در مورد انجام آن تجدید نظر کنیم. مهم‌تر از آن، نگاهی به تحقیقات جدید خواهیم انداخت که نشان می‌دهد کل پارادایم اعتماد، ممکن است اساسا مشکل‌ساز باشد.
در فصل ۶، مهم‌ترین حقیقت را از منظری دیگر بررسی، و سعی می‌کنیم ببینیم چطور موفقیت در کار، با موفقیت در زندگی هم‌تراز می‌شوند – و چه زمانی اینگونه نیست. آیا در دنیایی که در آن در حال دوندگیِ شبانه‌روزی هستیم، جایی برای تعادل بین زندگی و کارمان وجود دارد؟ کلِیتون کریستِنسِن، از دانشکده کسب‌وکار هاروارد، و چنگیزخان نمونه‌هایی از نحوه یافتن صلح در دفتری که تحت تغییرات سریع قرار می‌گیرد ارائه می‌دهند. از مطالعات موردی غم‌انگیز بزرگانی که با قربانی کردن خانواده و شادمانی خود، بهای گزافی برای رسیدن به موفقیت پرداخت کرده‌اند درس می‌گیریم.
موفقیت فقط قرار نیست چیزی باشد که در تلویزیون می‌بینید. ارتباط کمی با بی‌عیب و نقص بودن دارد، بلکه بیشتر به اینکه بدانید در چه کاری بهترین هستید و به درستی با محیط هماهنگ شوید مرتبط است. لازم نیست که مانند روبیچ واقعا دیوانه باشید، بلکه گاهی اوقات جوجه اردک زشت اگر بتواند برکه‌ی مناسب را پیدا کند می‌تواند به قو تبدیل شود. چیزی که شما را از دیگران جدا می‌کند، عادت‌هایی که سعی کرده‌اید که ترک کنید، چیزهایی که در مدرسه به خاطرشان به سخره گرفته شده‌اید، همه‌ی اینها در نهایت ممکن است به شما مزیت بی‌نظیری بدهند.