1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب ملت عشق نشر ققنوس

معرفی کتاب ملت عشق نشر ققنوس

3.7 (2)
کتاب ملت عشق شومیز، اثر الیف شافاک ، با ترجمه ارسلان فصیحی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول توسط انتشارات ققنوس ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 11,000 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

موضوعات مرتبط

محصولات بیشتر

فهرست

  • • خاک: عمق و آرامش
  • • آب: تغییر و جریان یافتن
  • • باد: رفتن و یا کوچ کردن
  • • آتش: گرما و نابودی
  • • خلأ: تاثیر نبود چیزها

مشخصات محصول

نویسنده: الیف شافاک
ویرایش: -
مترجم: ارسلان فصیحی
تعداد صفحات: 512
انتشارات: ققنوس
وزن: 570
شابک: 9789643119195
تیراژ: 11000
سال انتشار: -
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

خیلی وقت پیش بود. به دلم افتاد رمانی بنویسم. ملت عشق. جرئت نکردم بنویسمش. زبانم لال شد، نوک قلمم کور. کفش آهنی پایم کردم. دنیا را گشتم. آدم‌هایی شناختم، قصه‌هایی جمع کردم. چندین بهار از آن زمان گذشته. کفش‌های آهنی سوراخ شده؛ من اما هنوز خامم، هنوز هم در عشق همچو کودکان ناشی.

مولانا خودش را «خاموش» می‌نامید؛ یعنی ساکت. هیچ به این موضوع اندیشیده‌ای که شاعری، آن هم شاعری که آوازه‌اش عالمگیر شده، انسانی که کار و بارش، هستی‌اش، چیستی‌اش، حتی هوایی که تنفس می‌کند چیزی نیست جز کلمه‌ها و امضایش را پای بیش از پنجاه هزار بیت پرمعنا گذاشته چطور می‌شود که خودش را «خاموش» بنامد؟ کائنات هم مثل ما قلبی نازنین و قلبش تپشی منظم دارد. سال‌هاست به هر جا پا گذاشته‌ام آن صدا را شنیده‌ام. هر انسانی را جواهری پنهان و امانت پروردگار دانسته‌ام و به گفته‌هایش گوش سپرده‌ام. شنیدن را دوست دارم؛ جمله‌ها و کلمه‌ها و حرف‌ها را... اما چیزی که وادارم کرد این کتاب را بنویسم سکوت محض بود. اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تأکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟ همه بخش‌های این رمان نیز با همان حرف بی‌صدا شروع می‌شود. نپرس «چرا؟» خواهش می‌کنم. جوابش را تو پیدا کن و برای خودت نگه دار. چون در این راه‌ها چنان حقیقت‌هایی هست که حتی هنگام روایتشان هم باید به مثابه راز بمانند.

چکیده

این کتاب دو داستان را شامل می‌شود که به زیبایی در کنار هم و در یک کتاب گنجانده شده است. دو رمان که موازی هم جلو می‌رود. و به گونه‌ای به همدیگر ارتباط دارند. یکی از این داستان‌ها در سال ۲۰۰۸ در امریکا و دیگری در قرن هفتم در قونیه اتفاق می‌افتد.

داستان اول کتاب مربوط به اللا روبینشتاین است که در بوستونِ آمریکا زندگی می‌کند. اللا یک همسر و مادر است که همه زندگی خود را صرف خانواده و رابطه زناشویی کرده است. با اینکه همسر اللا – دیوید – دندانپزشک مشهوری بود و معیشت آن‌ها در یک سطح ایده‌آل قرار داشت اما عشق و صمیمتی در میان آن‌ها نبود. اللا این موضوع را پذیرفته بود و همه اولویت‌های خود را تغییر داده بود و فقط به فکر بچه‌هایش بود. اما با این حال رابطه اللا با خانواده‌اش هم چندان خوب نبود و رابطه زناشویی‌اش در خطر بود. طبق تشبیه کتاب، اللا شبیه یک برکه بود، یک برکه راکد.
در این میان اللا بنا به دلایل مختلف کاری تحت عنوان یک ویراستار پیدا می‌کند. او می‌بایست رمانی را که به او داده شده بخواند و در مورد آن گزارشی تهیه کند. رمانی که زندگی او را برای همیشه تغییر خواهد داد. رمانی که به اللا می‌دهند، رمان ملت عشق است. در ابتدای رمانی که به اللا داده شده است شعری از دفتر دوم مثنوی معنوی آمده است که تاثیر عمیقی دارد:

ما زبان را ننگریم و قال را
ما درون را بنگریم و حال را

موسیا آدابدانان دیگرند
سوخته جان و روانان دیگرند

ملت عشق از همه دین‌ها جداست
عاشقان را ملت و مذهب خداست

داستان دوم رمان، ماجرای همین رمانی است که به اللا داده می‌شود، یعنی داستان کتاب ملت عشق. ملت عشق در واقع رمانی در مورد عشق مولانا و شمس تبریزی است که در قرن هفتم اتفاق می‌افتد. رمان ملت عشق در ۴ بخش نوشته شده است:

خاک – پدیده‌های عمیق، آرام و جامد زندگی
آب – پدیده‌های سیال و جاری و متغییر زندگی
باد – پدیده‌های ترک‌کننده و کوچنده زندگی
آتش – پدیده‌های سوزاننده، ویران‌کننده و نابودکننده زندگی
همان‌طور که احتمالا می‌دانید، داستانی که در قرن هفتم روایت می‌شود داستان وارد شدن شمس تبریزی به زندگی مولانا است. کسی که زندگی مولانا را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد و دنیای جدیدی پیش روی او باز می‌کند. اولین دیدار شمس تبریزی و مولانا نیز بسیار معروف است و در آن شمس سوالی عجیب از مولانا می‌پرسد. سوالی که در متن کتاب چنین نوشته شده است:

به نظر تو کدام یک از این دو نفر والاتر است: حضرت محمد یا بایزید بسطامی؟

داستان کتاب به همین شکل بین زندگی اللا و اتفاقات قرن هفتم در جریان است. در این بین اللا تحت تاثیر ملت عشق قرار می‌گیرد و تصمیم می‌گیرد با نویسنده رمان ملت عشق یعنی عزیز ز. زاهارا از طریق ایمیل ارتباط برقرار کند و…

گوشه ای از کتاب

سنگی را اگر به رودخانه‌ای بیندازی، چندان تاثیری ندارد. سطح آب اندکی می‌شکافد و کمی موج بر می‌دارد. صدای نامحسوس «تاپ» می‌آید، اما همین صدا هم در هیاهوی آب و موج هایش گم می‌شود. همین و بس.
اما اگر همان سنگ را به برکه‌ای بیندازی… تاثیرش بسیار ماندگارتر و عمیق‌تر است. همان سنگ، همان سنگ کوچک، آب‌های راکد را به تلاطم در می‌آورد. در جایی که سنگ به سطح آب خورده ابتدا حلقه‌ای پدیدار می‌شود؛ حلقه جوانه می‌دهد، جوانه شکوفه می‌دهد، باز می‌شود و باز می‌شود، لایه به لایه. سنگی کوچک در چشم به هم زدنی چه‌ها که نمی‌کند. در تمام سطح آب پخش می‌شود و در لحظه‌ای می‌بینی که همه جا را فرا گرفته. دایره‌ها دایره‌ها را می‌زایند تا زمانی که آخرین دایره به ساحل بخورد و محو شود.
رودخانه به بی‌نظمی و جوش و خروش آب عادت دارد. دنبال بهانه‌ای برای خروشیدن می‌گردد، سریع زندگی می‌کند، زود به خروش می‌آید. سنگی را که انداخته‌ای به درونش می‌کشد؛ از آنِ خودش می‌کند، هضمش می‌کند و بعد هم به آسانی فراموشش می‌کند. هر چه باشد بی‌نظمی جزء طبیعتش است؛ حالا یک سنگ بیش‌تر یا یکی کم‌تر.

تمام زندگی اللای بیچاره خلاصه شده بود در راحتی شوهر و بچه‌هایش. نه علمش را داشت و نه تجربه‌اش را تا به تنهایی سرنوشتش را تغییر دهد. هیچ‌گاه نمی توانست خطر کند. همیشه محتاط بود، حتی برای عوض کردن مارک قهوه‌ای که می‌خورد بایست مدت‌های طولانی فکر می‌کرد. از بس خجالتی و سر بزیر و ترسو بود؛ شاید بشود گفت آخر بی‌عرضگی بود. درست به همین دلایل آشکار بود که هیچ کس، حتی خودش هم نفهمید که چطور اللا روبینشتاین بعد بیست سال آزگار زندگی زناشویی یک روز صبح از دادگاه، تقاضای طلاق کرد و خودش را از شر تاهل آزاد کرد و تک و تنها به سفری رفت با پایانی نامعلوم؛ اما حتما دلیلی داشت: عشق.

اللا به شکلی غیر‌منتظره عاشق شد، عاشق مردی که اصلا فکرش را هم نمی‌کرد و به هیچ وجه انتظارش را نداشت. آن دو نه در یک شهر زندگی می‌کردند و نه حتی در یک قاره. حتی اگر هزاران کیلومتر فاصله میانشان را در نظر نگیریم، شخصیت هایشان هم خیلی با هم فرق می‌کرد، انگار یکی شب بود، دیگری روز. طرز زندگیشان هم زمین تا آسمان فرق داشت. بینشان پرتگاهی عمیق بود. این که دو نفر که در وضعیت عادی به سختی می‌توانستند یکدیگر را تحمل کنند، این طور در آتش عشق بسوزند، پدیده‌ای غیرمنتظره بود؛ اما پیش آمد و چنان سریع پیش آمد که اللا حتی نفهمید چه بر سرش آمد تا بتواند از خودش محافظت کند! عشق یک‌باره از غیب مثل تکه سنگی در برکه راکد زندگی اللا افتاد و او را لرزاند، تکان داد و زندگی‌اش را زیر و زبر کرد.

پشت جلد

اغلب مفسران مثنوی بر این نکته تاکید می‌کنند که این اثرِ جاودان با حرف «ب» شروع شده است. نخستین کلمه‌اش «بشنو!» است. یعنی می‌گویی تصادفی است شاعری که تخلصش «خاموش» بوده ارزشمندترین اثرش را با «بشنو» شروع می‌کند؟ راستی، خاموشی را می‌شود شنید؟

نویسنده

الیف شافاک

الیف شافاک

الیف شافاک از بانوان رمان‌نویس بریتانیایی-ترکیه ای است که جوایز بسیاری را به خود اختصاص داده است. او در 25 اکتبر 1971 در استراسبورگ به دنیا آمد، جایی که پدرش در آن زمان دکترای خود را می‌گذراند. پدرش نوری بیلگین روانشناس اجتماعی و آکادمیک و مادرش دیپلمات شافاک آتایمان است. مدت کوتاهی پس از تولد او، والدینش از هم جدا شدند و او توسط مادرش بزرگ شد. او از نام مادرش به عنوان نام خانوادگی خود استفاده می‌کرد.

این نویسنده که از سال 1997 و با انتشار اولین رمان خود به نام پینهان شروع به تولید آثار کرده است، با رمان عشق خود که در سال 2009 منتشر شد، در کوتاه‌ترین زمان در تاریخ ادبیات ترکیه نویسنده پرفروش‌ترین اثر ادبی شد.

شافاک که آثارش به بیش از 55 زبان ترجمه‌شده است، با رمان "40 قانون عشق" در فهرست "100 رمانی که جهان را شکل دادند" بی‌بی‌سی قرار گرفت. در سال 2017، او به عنوان یکی از "12 نفری که جهان را به‌جای بهتری تبدیل خواهند کرد" توسط مجله پولیتیکو Politico انتخاب شد. او همچنین بر اساس مجله فوربس پردرآمدترین نویسنده ترکیه در سال 2017 است.

او 19 کتاب منتشر کرده است که 12 تای آن‌ها رمان هستند، ازجمله آخرین او، جزیره درختان گمشده، که در فهرست نهایی جایزه کاستا، جایزه انجمن سلطنتی ادبیات و جایزه زنان برای ادبیات داستانی قرارگرفته است. او نویسنده پرفروش بسیاری از کشورهای جهان است و آثارش به 55 زبان ترجمه‌شده است. 10 دقیقه و 38 ثانیه در این دنیای عجیب در فهرست نهایی جایزه بوکر و جایزه انجمن سلطنتی ادبیات قرار گرفت. و کتاب سال بلک ول بود. چهل قانون عشق توسط بی‌بی‌سی در میان 100 رمانی که دنیای ما را شکل دادند انتخاب شد شافاک دارای مدرک دکترای علوم سیاسی است و در دانشگاه‌های مختلفی در ترکیه، ایالات متحده و بریتانیا تدریس کرده است، ازجمله کالج سنت آن، دانشگاه آکسفورد، جایی که او یک دانشجوی افتخاری است. او همچنین دارای دکترای نامه های انسانی از کالج برد است.

شافاک عضو و نایب رئیس انجمن سلطنتی ادبیات است و در سال 2021 در بین 100 زن الهام بخش و تاثیرگذار بی‌بی‌سی انتخاب شده است. او یکی از اعضای موسس ECFR (شورای روابط خارجی اروپا) است. شافاک که مدافع حقوق زنان، حقوق LGBTQ+ (غیردگرجنس‌گرا) و آزادی بیان است، یک سخنران عمومی الهام بخش و دو بار سخنران TED Global (یک همایش بزرگ که توسط سازمان غیر انتفاعی آمریکایی TED برگزار می شود. شهرت این سازمان بخاطر برگزاری کنفرانس‌های ویژه‌ایست که هر ساله و با حضور شخصیتهای برجسته برگزاری می کند.) است. شافاک با نشریات بزرگ در سراسر جهان همکاری می کند و «مدال شوالیه ی هنر و ادب فرانسه» به او اعطا شد. او داوری جوایز ادبی متعددی ازجمله جایزه PEN ناباکوف و ریاست جایزه کتاب «ولکام» Wellcome را بر عهده داشته است. اخیراً، شافاک جایزه بین‌المللی ادبیات هالدور لاکسنس را به دلیل مشارکتش در «تجدید هنر داستان‌سرایی» دریافت کرد.

مترجم

ارسلان فصیحی

ارسلان فصیحی زاده ۱۳۴۰ در تهران است وی مترجم و ویراستار ایرانی است.
فصیحی نوجوان بود که شروع به یادگیری زبان‌های دیگر کرد و در هفده سالگی زبان‌های سیریلیک و لاتین را یاد گرفت و به خواندن کتاب‌های ترکی مشغول شد. با حمایت پدر و پشتکاری که نشان داده بود به ترجمه‌ی چند کتاب، از زبان ترکی به فارسی، دست زد. اولین کارهای ارسلان فصیحی در حوزه‌ی ترجمه‌، کتابی با عنوان کشاورزی و مناسبات ارضی در ایران اواخر سده نوزدهم، اوایل سده بیستم و سفرنامه‌ای به اسم یادداشت‌های وطن آفتابی بود که هرگز چاپ و منتشر نشد؛ با این حال تمرین و تجربه‌ی خوبی برای او بودند.
فصیحی در بیست و چهار سالگی راهی ترکیه شد تا در ازمیر در رشته‌ی زبان و ادبیات ترکی تحصیل کند. چهار سال بعد به ایران بازگشت و در هفته‌نامه‌ای که به زبان ترکی منتشر می‌شد، به عنوان دبیر هیئت تحریریه و سرویراستار مشغول به کار شد. هم‌زمان فعالیتش در حوزه‌ی ترجمه را از سر گرفت و این بار ده عنوان کتاب را از زبان فارسی به ترکی ترجمه کرد. اولین کتابی که ترجمه کرد سفرنامه‌ای بود به شوروی که هرگز منتشر نشد. کتاب‌های دیگری نیز در اوایل دههٔ 60 ترجمه کرد که هیچ‌ کدام چاپ نشد.
ترجمهٔ آثار اورهان پاموک برندهٔ جایزه نوبل به فارسی از شاخص‌ترین کارهای او محسوب می‌شود.وی داستان‌های کوتاهی هم از یاشار کمال ترجمه کرد.
از تألیفات او خودآموز ترکی استانبولی (مکالمه - دستور) است و از ترجمه‌هایش می‌توان به «معرفت تلخ» اثر انیس باتور، «جودت بیک و پسران، نام من قرمز، زندگی نو، قلعه سفید، برف» آثار اورهان پاموک، «ملت عشق» اثر الیف شافاک، مجموعه داستان‌های کوتاه عزیز نسین، «بعد از عشق» شیر سیاهاثر الیف شافاک، «دختر مردم» اثر اورهان کمال و ... اشاره کرد.

ارسلان فصیحی

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید