کتاب هنر خوب زیستن

از روزگاران قدیم به عبارت دیگر از ۲۵۰۰ سال پیش و شاید قبل تر از آن انسانها همواره از خودشان پرسیده اند معنای داشتن یک زندگی خوب چیست؟ چطور باید زندگی کنیم؟ اجزای تشکیل دهنده یک زندگی خوب چه هستند؟ نقش تقدیر در این میان چیست؟ نقش پول چطور؟ آیا چگونگی برخورداری از یک زندگی خوب پرسشی ذهنی یا مربوط به در پیش گرفتن نگرشی خاص است؟ یا این که مقصود از آن رسیدن به هدفهای مشخصی در زندگی است؟ آیا بهتر است که فعالانه در جست و جوی شادی باشیم یا این که صرفاً از غم و ناراحتی دوری کنیم؟

هر نسلی به شکلی متفاوت با این پرسشها مواجه میشود اما پاسخ ها همواره به طور اساسی مأیوس کننده اند. چرا؟ چون ما دائماً در تلاش برای رسیدن به یک اصل واحد یک باور واحد و یک قانون واحد هستیم. در حالی که چنین نوش دارویی برای خوب زیستن وجود خارجی ندارد.

در چند دهه گذشته انقلابی بی سروصدا در حوزه های مختلف اندیشه رخ داده است. در علوم سیاست اقتصاد پزشکی و بسیاری حوزه های دیگر پژوهش گران این نکته را دریافته اند که دنیا آن قدر پیچیده است که خلاصه کردن آن در یک نظریه بزرگ یا تعدادی اصل علمی غیر ممکن است. ما به یک جعبه ابزار ذهنی نیاز داریم مجموعه ای متشکل از ابزارهایی که امکان فهم بهتری از جهان را به ما میدهند اما در عین حال به ابزارهایی برای بهبود عملی زندگی نیز محتاجیم...

جان کندی تول در مورد خودش فکر میکرد که برای نوشتن زاده شده است. وقتی این نویسنده آمریکایی بیست و شش ساله بود، نسخه دست نویس یکی از داستانهایش را به ناشر معروف سایمون و شوستر داد و باور داشت که رمان قرن را نوشته است. اما سایمون و شوستر دست رد به سینه او زد و همین اتفاق در مورد تمام ناشران دیگری که او به سراغشان رفت نیز افتاد. پس از خودکشی او مادرش بالاخره موفق شد که یک ناشر برای آن نسخه دست نویس پیدا کند و در سال ۱۹۸۰ اتحادیه ابلهان" منتشر و به عنوان شاهکاری از ادبیات جنوب آمریکا با تحسین منتقدان روبرو شد. تول پس از مرگش برنده جایزه پولیتزر برای بهترین رمان سال شد و بیش از ۱٫۵ میلیون نسخه از کتاب فروش رفت

برتراند راسل میگوید یکی از علائم رسیدن به فروپاشی عصبی، این است که فرد فکر کند کارش به طرز وحشتناکی مهم است.» این دقیقاً همان خطر ندایی است که کسی را فرا میخواند؛ این که باعث میشود شما خودتان و کارتان را بیش از اندازه جدی بگیرید. اگر مانند جان کندی تول، همه چیزتان را به به ثمر رساندن حرفه تان گره بزنید نمیتوانید زندگی خوبی داشته باشید. اگر تول نوشتن را به مثابه تنها ندایی که او را میخواند نمیدید و در عوض آن را حرفه ای میدید که از قضا در آن صاحب استعداد است، شاید عاقبتش به گونه دیگری رقم میخورد. البته شما میتوانید حرفه تان را با عشق و یا حتی همراه با وسواس فکری دنبال کنید اما تمرکزتان همواره باید روی فعالیت کار و ورودی قرار گیرد نه بر موفقیت نتیجه و یا خروجی گفتن این که امروز" کتاب اتحادیه ابلهان با ترجمه پیمان خاکسار در نشر چشمه منتشر شده است.

مردم همواره از خود پرسیده اند که مفهوم خوب زیستن چیست چگونه باید زندگی کنیم؟ اجزای یک زندگی خوب چه چیزهایی هستند؟ نقش تقدیر در این میان چیست؟ نقش پول چطور؟ آیا پرسش در مورد خوب زیستن بیشتر پرسشی در مورد ذهنیت ماست یا به دستیابی به اهدافمان در زندگی معطوف می شود؟ آیا باید فعالانه به جست و جوی شادی برویم یا در عوض، صرفاً از غم و ناراحتی اجتناب کنیم؟ هر نسلی به شکلی متفاوت با این پرسش ها مواجه می شود. اما پاسخ ها تقریبا همیشه عمیقا مایوس کننده بوده اند. چرا؟ چون ما دائما در تلاش برای رسیدن به یک اصل واحد یک باور واحد و یک .

قانون واحد هستیم در حالی که چنین راه سهل و آسانی به سوی شادکامی وجود خارجی ندارد. هنر خوب زیستن مجموعه ای از ابزارهای کاربردی برای یک زندگی خوب است پنجاه و دو ترفند برای رسیدن به شادکامی از دوری گزیدن بدون احساس . گناه از فناوریهای روز گرفته تا پرداخت سرخوشانه جریمه های پارک ممنوع - که هدفشان یاری به شما در رسیدن به خشنودی و شادکامی است. این نکته ها شاید نتوانند تضمین کننده یک زندگی خوب باشند، اما دست کم شانس بیشتری برای رسیدن به آن در اختیارتان میگذارند چیزی که همه ما خواهانش هستیم