1
بنر بالای صفحه
IdeBook.ir

کتاب اعتماد

معرفی کتاب اعتماد

3.8 (2)
کتاب اعتماد، اثر آریل دورفمن ، با ترجمه عبدالله کوثری ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1402 توسط انتشارات آگه ، به چاپ رسیده است. این محصول به تیراژ 330 جلد، در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
ناموجود

این محصول ممکن است با عنوان یا انتشارات دیگری موجود باشد، مجموعه آنها را اینجا ببینید.

محصولات بیشتر
اعتماد

مشخصات محصول

نویسنده: آریل دورفمن
ویرایش: -
مترجم: عبدالله کوثری
تعداد صفحات: 184
انتشارات: آگه
وزن: 190
شابک: 9789643292225
تیراژ: 330
سال انتشار: 1402
تصویرگر: -
نوع جلد: -

معرفی محصول

(داستانهای شیلیایی،قرن20م)

گوشه ای از کتاب

چرا این‌قدر طول کشید تا کشف کنی لئون و باربارا اهل کجا هستند؟

چرا نباید مثل آن مردی باشی که در کنج تاریک خودش از همان اول پی به اصلیت آن‌ها برده بود. مردی که دانش خود را به کار گرفته تا برای آن دو نقشه‌هایی بکشد و از تو پیش بیفتد و حالا آماده است تا با خیالی آسوده در زندگی آن‌ها دخالت کند.

البته می‌توانیم لئون و باربارا را مقصر بدانیم که این‌قدر مرموز حرف می‌زدند و پرده بر گذشته و هویت خود می‌کشیدند، شاید به این دلیل که می‌ترسیدند شخصی مثل همان مرد حرف‌هاشان را بشنود و آن اطلاعات را بر ضد خودشان به کار بگیرد. یا نکند این همه احتیاط و اسم نبردن از وطنشان به این دلیل بوده که آن وطن مایه شرمساری آن‌هاست؟ هر چه باشد این پرده پوشی‌ها کار را خراب کرده، یعنی مانعی بوده در راه آگاهی تو، راه بر تنها آدمی بسته که می‌خواسته پی به وطن آن‌ها ببرد تا کمکشان کند.

آخر بسیاری مردان از هر کشوری آمده‌اند و از پاریس گذشته‌اند، با این دید که از دست فلان دیکتاتور فرار کنند، بسیاری از مردها در خیابان‌ها و بالاخانه‌های پاریس نشسته‌اند و توطئه چیده‌اند، بسیاری از زن‌ها به پاریس آمده‌اند تا مردان تبعیدی خود را دیدار کنند، بسیاری هیچ‌گاه برنگشته‌اند، بسیاری برگشته‌اند و کشته شده‌اند. همچنین بسیار بسیار آدم‌ها زیر نظر آدم‌هایی نشسته در تاریکی بوده‌اند که می‌دانسته‌اند آن‌ها از کجا می‌آیند و چه می‌گویند.

آیا تو مثل مادری که لباس‌های بچه‌اش را یک به یک به تنش امتحان می‌کند، سعی کردی برای لئون و باربارا ملیتی پیدا کنی؟

یک چیز دیگر، آیا از دلیل واقعی این مسئله طفره نمی‌روی که چرا تو – که باید کاملاً مراقب بوده باشی – دست بر قضا این چنین نابینا از آب درآمده‌ای؟

برای مدتی توانستی خودت را با این فکر، شاید هم به این امید، بفریبی که لئون و باربارا اهل امریکای لاتین هستند. به یاد آوردی که در دهه هفتاد بسیاری از جوانان از پاریس گذشتند و به کشورهای دیگر رفتند تا آموزش ببینند. به این آدم‌ها نامی شاعرانه داده بودند: «پرستو» پرستو، برای متمایز کردن آن‌ها از تبعیدیانی که نمی‌توانستند به وطن برگردند، شاید هم برای آنکه آسمان میهنشان را به یادشان بیاورند، تا فراموش نکنند که می‌بایست به زادگاهشان برگردند و زندگی تازه‌ای را شروع کنند. با خودت می‌گفتی این داستانی است درباره‌ی مردم کشوری مثل کشور خودت، دور از اروپا، دور از جایی که حالا سعی داری این داستان را در آنجا پی بگیری، کشوری گم‌شده در آن سوی عالم، کشوری که انگار دیگر کسی به فکر آن نیست، با گذشته‌ای که انگار کسی به یاد نمی‌آرد.

این‌طور است؟ آیا دلتنگی برای وطن باعث شد تا لئون را به خودت نزدیک‌تر کنی، آشنا‌تر کنی.

کار تو کار عاشقی است که نگاهش به دره‌ای می‌افتد و محبوب خود را در آنجا می‌بیند. برایش دست تکان می‌دهد و بعد همچنان که نزدیک‌تر می‌شود، به هر زحمتی که شده خود را به آن راه می‌زند تا چشمش به نشانه‌هایی نیفتد که با تصورش نمی‌خواند، رگه‌ای موی سفید در سر، افتادگی مختصری درشانه، دست‌هایی اندک بزرگ‌تر. سعی می‌کنی نگاهت را، ذهنت را با آن جزئیات نامطمئن تطبیق بدهی، وانمود کنی که تفاوتی در میان نیست، می‌خواهی تفاوتی در میان نباشد، می‌خواهی آن که می‌آید او باشد، می‌خواهی این داستان خودت باشد، می‌خواهی او زنده در آغوشت باشد، تا آنکه محبوب سرانجام از محاق حواس تو بیرون می‌آید و در دیدرس قرار می‌گیرد و اینک این زن، ایستاده روبروی تو، بیگانه‌ای که هرگز چشمت به او نیفتاده. بعد آن اضطراب واقعی سر می‌رسد: وطن کجاست، کو آن زنی که دوست داشتم؟ کجاست او؟ آیا اصلاً چنان که به یادش می‌آری وجود داشته؟

آن داستان دیگری است.

این داستان لئون است. شاید داستان باربارا. داستان تو نیست.

تو ناچاری این داستان را گوش کنی. ناچاری تلاش کنی تا دریابی این آلمانی‌ها که می‌توانستند شیلیایی، لهستانی یا اهل افریقای جنوبی باشند با هم چه می‌گویند در شهری که زادگاهشان نیست.

نویسنده

آریل دورفمن

آریل دورفمن

آریل دورفمن از نویسندگان نسل دوم امریکای لاتین است، نسلی که بعد از شکوفایی و انفجار ادبی اواخر دهه‌ی شصت شکل گرفت. دورفمن متولد ۱۹۴۲ است؛ یعنی سه سال پیش از پایان جنگ جهانی دوم. او در دوران دانشجویی وارد مبارزات سیاسی شد. در اوایل دهه‌ی هفتاد با روی کار آمدن دولت سالوادور آلنده در شمار مشاوران فرهنگی او جا گرفت. در یازده سپتامبر ۱۹۷۳ که پینوشه با حمایت مستقیم نیروی دریایی امریکا و سازمان اطلاعات مرکزی امریکا سیا، کودتایی خونین علیه آلنده راه انداخت، دورفمن توانست جان به در ببرد و پس از مدتی زندگی مخفیانه سرانجام از شیلی بگریزد؛ اما این گریز آغازگر راهی بود که در آن رمان‌ها و داستان‌های فراوانی از او به بار نشست.

دورفمن در دانشگاه دوک در کارولینای شمالی تدریس می‌کند. پدرش، استاد اقتصاد و مؤلف کتاب تاریخ صنعت آرژانتین، از اهالی شهر اورسا در اوکراین بود و مادرش اهل مالدیو. آن‌ها در آرژانتین با هم آشنا شدند و به‌خاطر علاقه‌ای که به ولادیمیر لنین داشتند نام او را ولادیمیر گذاشته بودند. مدتی بعد، به علت سیاست‌های نژادپرستانه‌ی آرژانتین، پدر و مادر آریل به امریکا رفتند و در آنجا هم پس از مدتی گرفتار فشارهای سناتور مک‌کارتی و دوران سیاه ترک‌تازی او شدند. خانواده‌ی دورفمن این‌بار به شیلی مهاجرت کردند و پس از مدتی به تابعیت آن کشور درآمدند. در سال ۱۹۶۸، آریل جوان به دانشگاه برکلی رفت و پس از پایان تحصیلات به شیلی برگشت. پایان‌نامه‌ی او به موضوع پوچی در آثار هرولد پینتر می‌پردازد. دوستی‌اش با پینتر بر آثار، تفکر و گرایش‌های سیاسی‌اش تأثیر زیادی گذاشت.

دورفمن معتقد است نویسندگان باید سراغ داستان‌هایی بروند که حرفی برای گفتن دارند. در داستان‌ها و رمان‌های او با آدم‌هایی دغدغه‌مند روبه‌رو هستیم. آدم‌هایی که در نهادشان نیرو و اندیشه‌ای نهفته است که آن‌ها را به بیان منویاتشان وامی‌دارد. ماجرای «امنیت» پس از وقایع یازده سپتامبر در فرودگاهی در امریکا می‌گذرد و اقدامات امنیتی شدید پس‌زمینه‌ی داستان است. امنیت، بحران هویت، مبارزه و صلح از موضوعات مورد علاقه‌ی دورفمن هستند. او از آدم‌هایی حرف می‌زند که در گوشه‌ای پنهان‌اند و همه‌چیز را ثبت می‌کنند. دورفمن دوست ندارد وقایع‌نگاری کند، اما انتهای داستان‌هایش در جایی به واقعیت مستند می‌رسد.

دورفمن ژان پل سارتر را که از چهره‌های برجسته‌ی روزگار و ادیبان سیاسی زمان خود به شمار می‌رفت، بسیار می‌ستود. سارتر، هنوز که هنوز است، پرچم‌دار ادبیات سیاسی و متعهد است؛ هرچند سال‌ها پیش چشم از جهان فروبسته، نقش تأثیرگذار او بر جنبش‌های امریکای لاتین و امتناعش از دریافت نوبل ادبیات هنوز از یادها نرفته است.

مترجم

عبدالله کوثری

در حال حاضر مطلبی درباره عبدالله کوثری مترجم کتاب اعتماد در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

عبدالله کوثری

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید