کتاب سایه هااثر الکس نورث ترجمه معصمومه مظاهری توسط انتشارات راه طلایی منتشر شده است در آغاز همین کافی بود. از نظر آماندا پرونده کمی پیچیدگی داشت اما نسبتا روشن بود.پزشکی قانونی درین پرایس را متهم به قتل ویلیام رابرتز آیلین و جیمز داوسون می دانست. در ماجرای کشته شدن پسرش بیگناه بود اما گویا پرایس شروع به تحقیق درباهر دلایل ناپدید شدن پارلی کربتری کرده بود حل کردن مشکلات به شیوه خودش البته همسرش هم آن روز میگفت که او حلال مشکلات است. آماندا حالا چیزهایی درباره سابقه دین پرایس در ارتش و کوشش او او به منظور یافتن هدفی که بتواند به یک باره به زندگی غیر نظامی بازگردد, میدانست پسرش میشل بهانه ای برای بازگشت او به چنین زندگی ای بود. وقتی از دستش داد چیزی در درونش برای همیشه فرو ریخت.جسد دین پرایس فردای روی که پائول را ربوده یود در اعماق جنگل پیدا شد. وقتی میان درختان اورا تعقیب میکرده است مچ پایش پیچ میخوردکه او ظاهرا میخواسته خودش را از آنجا نجات دهد اما بعد از مدتی امیدش به فرار را از دست داده بود .آماندا تصاویر صحنه ای را که به هنگام طلوع آفتاب ماموران از پرایس گرفته بودند دیده بود.مردی مثل او هیچ خوشش نمی آمد به دست پلیس بیفتد.جسد او در حالی پیدا شد که روی زمین پشت به تنه ی درختی نشسته و رگ دستش را زده بود. دور و برش غرق خون بود.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک