کتاب روزگار سخت، درباره‌ی وضع صنعت مدرن در شهر «منچستر» و «پرستون» و زندگانی کارگران و روابط آنها با کارفرمایان است. «تامس گرادگریند»، نمونه صاحب صنعت سلطه‌گر و اهل شهر «کوکناون» از مراکز صنعتی است که فرزندان خود «لویز» و «تام» جوان را با سرکوب کردن بی‌رحمانه جنبه‌های ذوقی و آرمانی طبیعتشان تربیت می‌کند. «لویز» را به همسری کارخانه‌داری خسیس و حقه‌باز به نام «جوسایا باندربی» در می‌آورد که سی سال از او بزرگ‌تر است و خلق‌وخویی خشن دارد و از آن قماش آدم‌هایی است که تمدن صنعتی به وجود آورده است.
رمان روزگار سخت(Hard Times) اولین بار در سال 1965 به چاپ رسید. این رمان انگلیسی زبان که مانند دیگر داستان‌های دیکنز پر از جزئیات دقیق و فراوان است، درباره‌ی درد و رنج طبقات مختلف جامعه به ویژه قشر کارگر است. دیکنز، در قالب داستانی خانوادگی، اوضاع شهر شلوغ و صنعتی منچستر را به تصویر می‌کشد. این رمان نظرات و توجهات فراوانی را به خود جلب کرد و منتقدان زیادی درباره‌ی آن اظهارنظر کردند. برخی منتقدان این کتاب «دیکنز» را بهترین اثر او می‌خوانند و حتی به عنوان نقدی بی‌نظیر بر جامعه‌ی صنعتی از آن یاد میکنند. آنچه به وضوح مشخص است، کتاب «روزگار سخت» چیزی بیش از یک روایت داستانی است. در سال 1915 از این کتاب، فیلم صامتی ساخته شد و از آن زمان اقتباس‌های رادیویی صورت گرفته و تئاترهای مختلفی از این کتاب روی صحنه رفته است.
«چارلز دیکنز» (Charles Dickens) در سال 1812 در شهر کوچک پورتسموث انگلستان به دنیا آمد. این نویسنده توانا یکی از برجسته‌ترین نویسندگان تاریخ انگلستان است و منتقدان و طرفداران، او را بزرگ‌ترین نویسنده‌ی عصر ویکتوریا در انگلستان می‌دانند. دیکنز در خانواده‌ای رشد کرد که پدرش افسر نیروی دریایی و البته مرد خوش‌گذران و قماربازی بود. اخلاق پدرش باعث شد از کارش اخراج شود و به زندان بیفتد. این مسئله شرایط اقتصادی خانواده را به هم‌ریخت و درنتیجه چارلز در سن 12 سالگی مجبور به کار در کارخانه‌ی واکس سازی شد. پس از آزادی پدر از زندان، «دیکنز» جوان تحصیلات خود را ادامه داد و سپس در دفتر یک وکیل مشغول به کار شد. در همین دوران او وارد مطبوعات شد و به خاطر قلم کم‌نظیر و قریحه‌ی شایسته‌اش به‌سرعت به یک خبرنگار پارلمانی برجسته تبدیل شد. او داستان‌های زیادی را به رشته تحریر درآورده است که بسیاری از آنها از تجربیات شخصی و اجتماعی او سرچشمه گرفته‌اند. «دیکنز» در آثارش راوی و حامی قشر ضعیف و بیبضاعت جامعه است. بسیاری از کتاب‌های دیکنز به فارسی برگردانده شده‌اند. جالب است بدانید که او ده فرزند داشت و در طول دهه 1850 دو اتفاق ناگوار برای «دیکنز» رقم خورد. اولی مرگ دخترش و دیگری مرگ پدرش بود. او همچنین در سال 1858 از همسر خود طلاق گرفت و خیلی زود با دختری به نام «الن ترنان» آشنا شد. در طول فعالیت خود به عنوان نویسنده، «چارلز» حدود 15 رمان نوشت که از مهمترین آنها در ادبیات میتوان به کتابهایی نظیر «آرزوهای بزرگ»، «سرود کریسمس» و «داستان دو شهر» اشاره کرد. «چارلز دیکنز» در 58 سالگی براثر سکته‌ی قلبی درگذشت. خانه‌ی محل تولد او امروزه به شکل موزه درآمده است و علاقه‌مندان به او می‌توانند از آن بازدید کنند.
