جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
«خورشید رو به غروب» داستان زوال اشرافیت را از نگاه کازوکو، دختر مجرد یک اشراف بیوه روایت می کند. جست و جوی کازوکو برای یافتن معنای زندگی خود در جامعه ای که جایی برای او ندارد، محور رمان دازای را تشکیل می دهد. نکته ی قابل توجه در این رمان خوش ریتم و جذاب این است که مخاطب می تواند دازای واقعی را در میان شخصیت های رمان پیدا کند. البته که او قهرمان داستان ما که در نهایت از زیست سنتی می گریزد؛ یعنی کازو کونیست اما در بستر روایت وقتی شخصیت مهم اما نسبتا کم پیدای داستان یعنی نائوجی ؛ برادر کوچکتر وارد می شود، می توان عقاید دازای حداقل در دورانی از زیستش را یافت و شاید برای همین هم هست که این شخصیت همدردی برمی انگیزد. در واقع نویسنده در طول داستان، بیشتر از طریق شخصیت نائئوجی، بخشی از مسائل اجتماعی و فلسفی آن دوره را مطرح می کند.
برگرفته از نشر نیماژ
126,000
تلگرام
واتساپ
کپی لینک