جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
فرد میتواند بداند؟ وصف پدیدارشناسانه بی مدعای من هنوز به جایی نرسیده است. تفاوت جنسی صرفاً به بدنی که نقصان خود را حس میکند اختصاص ندارد بلکه به بدن ناخودآگاه یا ناخودآگاه به مثابه بدن یعنی بدن جدا از تفکر - حتی از تفکر تمثیلی اختصاص دارد این تفاوت بنا به فرض از کنترل ما خارج است. شاید راه دیگری وجود داشته باشد؟ چون فروید نشان می دهد که کنش تأخیری تأثیرات را بی آنکه نقش پذیری را به شکل یاد کرد به حافظه بسپارد نقش میکند و آیا چنان که گفتم تفاوت مزبور از آغاز حوزه ادراک و تفکر را به صورت توابعی از انتظار و ایهام تأسیس میکند؟ این امر کاملاً رنج فهم و دریافت ناشی از امتنان وحدت و تعیین کامل موضوع مورد مشاهده را توجیه میکند زیرا تجربه مزبور بدون تفاوت جنسیتی صرفاً تجربه بی طرف فضا زمانی ادراکات و اندیشه ها است که حس نقصان به شکل ناخشنودی وجود ندارد و تجربه مورد نظر صرفاً شامل زیباشناسی شناختی خالص و ساده ای است و تفاوت جنسیتی رنج و انهادگی را به این بی طرفی می افزاید، زیرا چیزی را به بی طرفی میدهد که میدان دید یا تفکر آن را در اختیار ندارد و آن همانا تقاضاست قوه برگذشتن از مفروضاتی که درباره آن سخن میگویید که در درون بودگی مستقر است به واقع توان خویش را از بازگشت پذیری زبان بشری کسب میکند .
تلگرام
واتساپ
کپی لینک