کتاب ریکی نشر آرمان رشد

در پی مطالعات و تحقیقاتم درباره سیستم های گوناگون درمان با انرژی، با مردی آشنا شدم که در حضور اساتید متعددی تجربه اندوخته و آموزش های مفصلی دیده بود این مرد چتان چوگانی نام داشت.

او مردی متواضع و مؤدب بود که آرامش و مهربانی در چهره اش موج می زد. ملاقات ما در شهربمبئی، در هندوستان صورت گرفت، کشوری که مهد باورهای عمیق و کهن می باشد. آقای چوگانی اطلاعات بسیار جامع و مفیدی در اختیار من قرار دادند همچنین یک جلد کتاب در مورد ریکی که تألیف خودشان بود به من هدیه کردند. ترجمه حاضر از روی کتاب آقای چتان چوگانی، استاد اعظم ریکی صورت گرفته است. این کتاب اطلاعات جامعی درباره روش درمان با سیستم دکتراوسوئی در اختیار علاقمندان قرار می دهد. مطالب کتاب در عین سادگی، به کلیه نکات و شرح و تفصیل مراحل آموزشی و درمانی می پردازد که نه تنها برای درمانگران بلکه برای افرادی که می خواهند با این سیستم آشنا شوند نیز بسیارسودمند می باشد.

در خاتمه لازم است از زحمات بی حد خانم پانته آ فنون و آقای رضا قادری که در امر تصحیح و تنظیم این کتاب مرا یاری فرمودند و همچنین خانم سارا عبیری که ویراستاری متن را بر عهده داشتند کمال تشکر را بنمایم. امیدوارم ترجمه حاضر، قدمی هر چند ناچیز جهت ارتقای فرهنگ درمان در میهن عزیزمان باشد.

مهدیون

مرداد ۱۳۸۰

ریکی نامی است برای انرژی شفابخشی که به طور طبیعی در هستی موجود است. هیچ گونه جادوگری یا تردستی و یا حتی نیازی به ایجاد یک حالت تغییر یافته از هوشیاری در انجام ریکی وجود ندارد. تمرکز درموقع درمان بسیار مفید است اما هرگاه که دست بر روی ناحیه مورد نظر قرار گیرد ریکی به طور اتوماتیک عمل می کند.

 ریکی همیشه وجود دارد و ما از وجود آن غافل هستیم تا زمانی که از راه تمرین ارتباط برقرارشود، بعد از آن ریکی می تواند دریافت و منتقل شود.

ریکی یک تکنیک یا یک روش یا یک عمل نمی باشد، ریکی فقط وجود دارد. از نظر عقلانی، ریکی را نمی توان آموزش داد، بلکه معلم ریکی به دانشجو قدرت می دهد که انرژی بتواند در طی چهار مرحله تشرف از بدن او جریان یابد. این مراسم معارفه مراکز داخلی خاصی را در بدن دانشجو باز می کند تا اینکه انرژی بتواند به راحتی و به طور صحیح منتقل شود.

فصل اول

تاریخچه ریکی

دکتر میکانو او سوئی که کاشف این تکنیک درمانی می باشد آن را ریکی نام نهاد دکتر او سونی در قرن نوزدهم در ژاپن به دنیا آمد. بعد از اینکه زیر نظر مبلغان مذهبی تحصیلات خود را کامل کرد، مدیر مدرسه پسران مسیحی در کیوتو شد.

 یک روز صبح تعدادی دانش آموز ضمن طرح سؤالاتی خواستاردانستن این مطلب شدند که آیا او به کتاب مقدس اعتقاد دارد یا نه؟ وقتی او پاسخ مثبت داد، آنها سپس از او خواستند که اعتقادش را با ارائه یک معجزه ثابت کند، درست همان کاری که عیسی مسیح انجام داد. آنها همچنین یادآور شدند که عیسی مسیح فرموده: «شما نیز همانند من قادر به انجام این کار خواهید بود.»

از آنجایی که او قادر به انجام این کارنبود، از مردان جوان خواست که ایمانشان را از دست ندهند و تصمیم گرفت در رابطه با این موضوع تحقیق کند.