کتاب کمک به دیگری مربیگری برای ایجاد تغییرات دکسا

سعی دارید کمک کنید... اما آیا موفق میشوید؟ کمک به دیگران کار خوبی است. اغلب به عنوان رهبر، مدیر، پزشک، معلم یا مربی - وظیفه اصلی شما همین است. اما حتی تلاشهای از سر حسن نیت برای کمک به دیگران هم ممکن است با حقیقتی ساده تضعیف شود: ما اغلب روی «اصلاح» دیگران، تصحیح اشکالات آنها یا کاهش فاصله بین «کسی که هستند» و «کسی که فکر میکنیم باید باشند متمرکز میشویم. متأسفانه این روش برای الهام بخشی و ایجاد یادگیری یا تغییر مثبت مداوم چندان مؤثر نخواهد بود.

راه بهتری هم وجود دارد. در این کتاب ارزشمند و عملی ریچارد بویاتزیس، کارشناس هوش هیجانی و همکاران مدرسه مدیریت و ثرهد ملوین اسمیت و النون اوستن پیامی شفاف و آگاهی بخش برایمان دارند. آنها می گویند که راه کمک به یادگیری و تغییر دیگران تمرکز بر رفع مشکلات نیست بلکه باید از طریق آینده ای سازنده یا رویایی الهام بخش یا هدفی که آرزویش را دارند با دیگران ارتباط گرفت این کاری است که مربیان بزرگ می کنند آنها می دانند که مردم از رؤیاهای خود نیرو می گیرند

پرسیدن سؤال درست است. شوارتس بر اساس پاسخ های دانش آموزانش (مثلاً کاش معلمم میدانست که من و خانواده ام در پناهگاه زندگی می کنیم) فهمید که آن ها بیرون از کلاس چه شرایطی دارند و همین درک کمکش کرد که بفهمد بهترین راه برای تدریس به آنها چیست دانش آموزان هم به نوبه خود دریافتند که معلم آنها به زندگی و احساساتشان اهمیت میدهد و این قالب ذهنی مثبتی برای یادگیری به آنها می داد.

تمرکز بر چیزهای اشتباه بر خلاف شروع مثبت در یادگیری که با پرسیدن سؤالات درست رخ می دهد وقتی در تعامل با دیگران بر چیزهای اشتباه متمرکز شویم، مخاطبمان شروع به عقب نشینی می کند. یکی از نویسندگان این کتاب (ریچارد) چنین تجربه ای داشته است من در اتاقم در خانه روی مقاله ای کار میکردم که همسرم وارد شد.

او به طرف پنجره رو به خیابان رفت و پرسید لودر بزرگی را که شرکت گاز برای نصب لوله های جدید آورده است دیده ام یا نه. بدون آنکه سرم را برگردانم با لحنی خشم آلود پرسیدم چی؟» همسرم با صدایی آرام جواب داد اصلاً مؤدبانه نبود. واقعاً عصبانی شدم و با صدای بلندتری گفتم «من دارم درباره هوش هیجانی می نویسم. وقت این بحث ها را ندارم همسرم با ناباوری به من زل زد. در همان لحظه من روی صندلی به عقب خم شدم و زدم زیر خنده و فهمیدم که همسرم به چه چیزی فکر میکند؛ بی معنایی حرفی که با جدیت زده بودم.

ریچارد در تعامل با همسرش به وضوح بر چیزی اشتباه تمرکز کرده بود. اگر خودش مهارت هوش هیجانی را با همسرش تمرین نمی کرد

خواه رئیس باشید و خواه همکار با دوست می توانید به همکاران با دوستانتان در ایجاد تغییراتی مهم کمک کنید اما شیوه انجام این کار فقط تعیین اهداف برای آنها و تصحیح مشکلاتشان نیست کمک به ایجاد تغییر در دیگری به بهترین شکل از طریق مربیگری مشفقانه محقق می شود. رویکردی که شامل تمرکز بر رؤیاهای دیگران همکار دوست و غیره و چگونگی دستیابی به آنهاست. مربی مشفق به جای ارائه مشاوره پرسشهایی جست و جوگرانه و باز مطرح می کند و با دقت و توجه کامل پاسخ ها را می شنود ایده اصلی این کتاب کمک مربی به پرورش تصوری از خود آرمانی فرد- شامل اینکه میخواهد چه کسی باشد و در پی انجام چه چیزی است و کمک به کشف «خود واقعی» و تمرین رفتارها و نقشهای جدید است. اما نکته مهم این است که فرد در فرایند کشف خود واقعی تنها بر نقاط ضعف و آنچه باید ترمیم و اصلاح شود متمرکز نمی شود، بلکه به نقاط قوتی که به او در ایجاد تغییر پایدار کمک میکند توجه ویژه ای معطوف می دارد. نقش مربی در این شیوه حمایت از تلاش فرد برای شناسایی فرصتهای یادگیری زمینه سازی برای دستیابی به تغییر و به طور خلاصه بررسی همه چیز است.