پشت جلد کتاب انقلاب که شد سال اول دانشگاه بودم و در دانشگاه تهران دانشکده هنرهای زیبا در رشته نقاشی تحصیل می کردم. آن روزها جامعه حال وهوایی پرشور داشت. بعد از سال ها و شاید قرن ها گویی امید به جامعه تزریق شده بود و با اینکه مردم نگاه علمی و استدلالی به ماجرای انقلاب نداشتند در دلشان از حق بودن آن مطمئن بودند. یکی از صفاتی که از منش امام (ره) در ما ایجاد شده بود اعتماد نداشتن به هر آن چیزی بود که به نوعی به غرب منتسب بود و این گونه احساس می کردیم که باید مطالب آموزشی ما با در نظر گرفتن معیارهای انقلاب اسلامی بازنگری شوند. از این رو در کلاس های درس در مقابل مطالبی که استادان می گفتند مقاومت داشتیم و به راحتی آن ها را به قلبمان راه نمی دادیم تا اینکه انقلاب فرهنگی رخ داد و دانشگاه ها تعطیل شدند. طولانی شدن تعطیلی دانشگاه ها برای من کاملا منطقی جلوه می کرد. زیرا تصورم بر آن بود که اصلاح دروس دانشگاهی و تطبیقشان با معیارهای اسلامی کاری سخت و طاقت فرساست. پس از مدتی دانشگاه ها دوباره باز شدند و ما با اطمینانی که به «ستاد انقلاب فرهنگی» داشتیم دیگر در مقابل استادان مقاومتی نمی کردیم. البته این از سادگی و بی تجربگی مان بود که این گونه فکر می کردیم. زیرا با گذشت زمان و چالش های فرهنگی مسیر انقلاب به مرور به سهل انگاری و شاید خیانتی که در آن دوران شده بود پی بردیم.
در حال حاضر مطلبی درباره عبدالحمید قدیریان
در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش
محتوا،
به
مرور،
نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه
به
تعداد
بسیار
زیاد
نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری
زمانبر
خواهد
بود؛
لذا
در
صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه
ارتباط با ما
درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت
قرار
خواهد
گرفت.ضمنا
اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر
خود،
نویسنده
هستید
و
تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و
دعوت
کنید،
می
توانید
محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ما
ارسال
نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک