بنر بالای صفحه
IdeBook.ir
  • فروش ویژه

کتاب شهر مه نیماژ

معرفی کتاب شهر مه نیماژ

4.5 (1)
کتاب شهر مه(نیماژ)، اثر کارلوس روئیث ثافون ، با ترجمه علی صنعوی ، در بازار نشر ایران، توزیع شده است. این محصول در سال 1402 توسط انتشارات نیماژ ، به چاپ رسیده است. این محصول در قطع و اندازه‌ی رقعی، در سایت ایده بوک قرار دارد.
موجود
قیمت ایده بوک: 198,000 36%

126,720

محصولات بیشتر

فهرست

  • پیشگفتار مترجم.....

  • بلانکا و فراق از خاطرات خیالی شخصی به نام داوید مارتین

  • بی نام و نشان؛ بارسلون سال ۱۹۰۵ ....

  • بانویی جوان از بارسلون.

  • گل سرخ آتش.....

  • شاهزاده ی پارناسوس

  • داستان کریسمس

  • آلیسیا در سپیده دم

  • مردان خاکستری

  • بوسه

  • گانودی در منهتن

  • آخر الزمان فوری ........

مشخصات محصول

نویسنده: کارلوس روئیث ثافون
ویرایش: -
مترجم: علی صنعوی
تعداد صفحات: 208
انتشارات: نیماژ
وزن: 220
شابک: 9786003679184
تیراژ: -
سال انتشار: 1402
تصویرگر: -
نوع جلد: شمیز

گوشه ای از کتاب

کنار زد و به چهره ی او نگریست زن جوان چشمانش را گشود و به مرد لبخند زد. مردها نگاهی با یکدیگر ردو بدل کردند و مرد دوم که جوان تر بود و ریز نقش به چیزی درخشان که در دست زن جوان بود اشاره کرد یک حلقه ی ازدواج مرد جوان تر می خواست حلقه را از دست زن چنگ بزند اما همراهش مانع او شد.


مردها به زن کمک کردند تا از زمین بلند شود مرد مسن تر که هیکلی ورزیده تر داشت زن را بغل گرفت و به مرد دیگر گفت که به سرعت برود و کمک بیاورد. مرد جوان تر با اکراه پذیرفت و در تاریکی غروب از نظر ناپدید شد. زن جوان نگاهش را به آن مرد درشت هیکلی که او را در میان بازوانش حمل می کرد دوخته بود و کلماتی را زمزمه میکرد که روی لبهای لرزان و ترک خورده اش به درستی شکل نمی گرفتند. ممنونم. ممنونم...


مرد که هنگام قدم برداشتن کمی لنگ میزد زن را به فضایی شبیه به در شکه خانه برد که در کنار ورودی کارگاه قرار داشت هنگامی که وارد آنجا شدند زن صدای اشخاص دیگری را شنید و احساس کرد که دستهای دیگری او را گرفتند و پیکرش را روی میزی چوبی مقابل آتش یک اجاق خواباندند. گرمای شعله های آتش به آهستگی دانه های یخ روی موها و صورت زن را آب کردند. دو زن که هر دو مثل خود او جوان بودند و لباسهای فرم خدمتکاری به تن داشتند با پتویی پیکر او را پوشاندند و شروع کردند به مالیدن دستها و پاهایش دو دست که بوی ادویه از آنها به مشام میرسید لیوانی حاوی شراب داغ آورد و آن را بر لب های او قرار داد. مایع مثل دارویی خوش عطر در دهانش جاری شد. هنگامی که دوباره او را روی میز خواباندند زن جوان نگاهی به اطرافش انداخت و متوجه شد که درون فضای یک آشپزخانه است. 

نویسنده

کارلوس روئیث ثافون

کارلوس روئیث ثافون

در حال حاضر مطلبی درباره کارلوس روئیث ثافون نویسنده شهر مه نیماژ در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

مترجم

علی صنعوی

در حال حاضر مطلبی درباره علی صنعوی مترجم کتاب شهر مه نیماژ در دسترس نمی‌باشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایده‌بوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعه‌ی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.

علی صنعوی

ویدیوهای محصول

دیدگاه کاربران

دیدگاه شما

کد امنیتی ثبت نظر

با ثبت دیدگاه، موافقت خود را با قوانین انتشار دیدگاه در ایده بوک اعلام می‌کنم.

پرسش خود را درباره این محصول ثبت کنید