کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن

روان شناسی به عنوان علمی تجربی در سالهای اخیر رشد و گسترش شگرفی داشته است. یکی از شاخه های اساسی این علم رفتار درمانی و کاربست های گوناگون آن است که امروز با ظهور رویکردهای جدید در قلمرو رفتار درمانی شاهد موج سوم آن هستیم. این کتاب یکی از شاهکارهای موج سوم رفتار درمانی است. مؤلف اصلی کتاب پرفسور استیون هیز بنیان گذار رویکرد موسوم به پذیرش و تعهد» یا «اکت» است.

این کتاب شاید تنها نوشته پرفسور هیز برای عموم محسوب میشود. اگرچه هیز بسیار پرکار و پراثر است بیشتر آثارش برای گسترش نظریه چارچوب ارتباطی و رویکرد اکت در حوزه روان شناسی تجربی و برای متخصصان نوشته شده اند. ضرورت

معرفی این رویکرد مفید به همگان و برخورداری عموم مردم به ویژه آنهایی که با رنج های روانی دست به گریبان هستند انگیزه اصلی پرفسور هیز در خلق این اثر بوده است. او در این کتاب همانند تعاملات شخصی اش بسیار فروتنانه و با استفاده از زبان تمثیل تلاش کرده است مفاهیم دشوار روان شناختی را به زبانی قابل فهم همگان بیان کند . کتاب حاضر اثری نظری یا علمی صرف برای تبیین پایه های پژوهشی رویکرد پذیرش و تعهد نیست بلکه بیشتر یک اثر کاربردی برای کمک به خواننده و کاهش رنج اوست. کتاب از یک مقدمه و سیزده فصل و در انتها جمع بندی تشکیل شده است. در این پانزده قسمت با زبانی ساده و ارائه تمثیل های فراوان و بجا زیربنای اصلی رنج روان شناختی بشر توضیح داده شده است. خواننده در این کتاب با این واقعیت روبه رو...

در این مثال سه جزء یک شبکه رابطه ای قابل شناسایی است تصویر نام حیوانی که در تصویر وجود دارد گاب گاب) و صدایی که این حیوان ایجاد میکند (وووو) رابطه این موجود تخیلی، صدا و تصویر آن را میتوان به صورت یک مثلث ترسیم کرد (شکل ۱-۲) در اینجا کودک دو رابطه را آموخته است یکی رابطه بین تصویر و نام این موجود و دیگری رابطه بین تصویر و صدایی که این موجود تولید می کند.

گاب گاب

روابط مشتق شده

شکل ۲-۲ شبکه رابطه ای گسترش پیدا می کند

موجودات هوشمندی نظیر کودک انسان و یا حتی شامپانزه ها می توانند این موضوع را یاد بگیرند، اما نکته ای که انسان را از دیگر حیوانات متمایز می کند در این است که: کودک انسان در سن چهار تا شانزده ماهگی و شاید حتی زودتر دانشمندان در تلاش هستند تا زمان دقیق فعال شدن این توانایی را مشخص کنند این توانایی را پیدا می کند که مسیر روابطی را که آموخته است معکوس کند. زمانی که مجموعه متنوعی از تصاویر موجودات خیالی را به آنها نشان میدهند و می پرسند کدامیک کاب گاب است؟ به تصویری که به عنوان کاب گاب آموخته اند و نه به تصویر دیگری - اشاره می کنند. کودک انسان این کار را بدون آموزش انجام میدهد آنها نه تنها میفهمند که این تصویر به واژه گاب گاب اشاره دارد بلکه میفهمند واژه گاب گاب نیز به این تصویر اشاره می کند. این موضوع برای شما به قدری بدیهی است که شاید بی اهمیت جلوه کند. اما پژوهشها نشان میدهند که این فرایند نه تنها ریشه و منشأ تفکر انسان هاست، بلکه دلیل رنج آنها نیز هست در ادامه به این موضوع خواهیم پرداخت. این توانمندی خواهیم پرداخت این توانمندی...

خواندن این اثر ممتاز در خواهید یافت که رنج مسئله ای کاملا طبیعی است و انسان باید بیاموزد که چگونه با آن کنار بیاید.

نویسنده این کتاب به خوبی نشان میدهد که دست و پا زدن برای کسی که در باتلاق به دام افتاده خود مشکل آفرین خواهد بود.

پرفسور هیز با تسلطی خیره کننده خواننده را به این فکر می رساند که پیمودن مسیر یک زندگی دلخواه و آموختن این که چگونه می توانید. آرزوهایتان را برآورده کنید کار آسانی نیست، زیرا ذهن شما همانند.

ذهن تمامی انسانها دامها و موانعی بر سر راه قرار می دهد و این کتاب می آموزد که چگونه خود را از این دام ها رها کنید. آیا خروج از ذهن و وارد شدن به زندگی اتفاق خوش آیندی نیست؟

خواندن این کتاب به همان اندازه که برای خوانندگان غیر حرفه ای سودمند است. برای روان شناسان مشاوران روان پزشکان و دیگر متخصصان حوزه سلامت روان نیز می تواند سودمند باشد.