1
167,260
کتاب "بازی بلندمدت" دروازهای به فهم رازهای زندگی با معنا و پُرهدف است. اگر میخواهید زندگی خود را با اهدافی پُرمعنا تعریف کنید، نیاز به برنامهریزی بلندمدت و همچنین اجتناب از جذابیتهای کوتاهمدت دارید. طی این مسیر ممکن است به چالشهایی برخورد کنید، اما با روشهایی که در این کتاب آموزش داده شده، میتوانید نه تنها این چالشها را پشتسر بگذارید، بلکه از تجربیات آنها نیز بهرهمند شوید.
"بازی بلندمدت" به سه قسمت اصلی تقسیم میشود:
«فضای خالی»: در این بخش، به اهمیت آزادی ذهنی و کمکردن از پرتابهای فوری پرداخته میشود. باید ذهن خود را آمادهکنیم تا بتوانیم با تمرکز کامل به اهداف بلندمدتمان فکر کنیم.
«تمرکز بر نقاط مهم»: این بخش به شناسایی و پیگیری اهدافی که واقعاً برای ما اهمیت دارند، میپردازد. نه به هر هدفی که در میانه راه به ذهن ما خطور کند.
«حفظ باور»: در این قسمت، با موانع و چالشهایی که در مسیر به دستآوردن اهداف بلندمدت با آنها روبهرو میشویم، دست و پنجه نرم میکنیم. با ویژگیهایی چون صبر، پشتکار و تفکر استراتژیک، میتوانیم از این موانع عبور کرده و به موفقیتهایی دست یابیم که به آنها ارزش ویژهای میدهیم.
در کل، "بازی بلندمدت" یک راهنمای گام به گام برای کسانی است که به دنبال زندگی با معنا و هدف هستند و تصمیم به گرفتن مسیر کمتر طیشده برای رسیدن به آنها دارند.
«همه میدانیم که سراسیمگی و زندگی ابدی در کوتاهمدت امر مطلوبی نیست. درحقیقت، در مطالعهای که گروه پژوهش مدیریتی روی رهبران ارشد انجام داد نشان داده شد که ۹۷ درصد آنها تفکر راهبردی، یعنی توانایی تمرکز آگاهانه بر اولویتهای بلندمدت، را مهمترین عامل موفقیت سازمان متبوع خود میدانستند.
اما مانعی بر سر راه وجود دارد. در مطالعهٔ جداگانهای، تقریباً همان تعداد پاسخدهندگان، یعنی ۹۶ درصد، ادعا کردند که وقت کافی برای تفکر راهبردی بلندمدت ندارند.
واقعاً؟
تردیدی نیست که امروزه حرفهایها بسیار پُرمشغلهاند. مطالعهٔ مککینزی نشان میدهد که دانشورزان ۲۸ درصد وقت خود را به پردازش ایمیلهایشان اختصاص میدهند. پژوهش دیگری که گروه اتلاسیان انجام داد بیانگر این است که این افراد بهطور متوسط ماهانه در شصتودو جلسه شرکت میکنند؛ رقمی که بسیار تکاندهنده به نظر میرسد تا اینکه درمییابید این رقم به حدود دو یا سه جلسه در هر روز کاری تقسیم میشود. این امر غیرطبیعی نیست، بلکه روال همین است.
جنون دویدن از یک قرار به قرار بعدی، نوشتن گزارش پشت گزارش، سلفیگرفتنهای گاهوبیگاه (سلام اینترنت) و سپس جوابدادن به ایمیلها تا نصفشب این احساس را ایجاد میکند که ما هم داریم روز گراندهاگ۸ شخصی خودمان را میگذرانیم. در این گیرودار، کار واقعی ما، یعنی کاری که براساس آن ارزیابی میشویم و حقیقتاً دستاوردی در پی دارد، در بین کارهای دیگر لِه میشود.
حقیقت این است که برخی شرکتها هنوز هم بهخطا زمان حضور در دفتر (یا اگر دورکاری میکنید، «زمان کار با مانیتور») را با بهرهوری و وفاداری به شرکت در هم میآمیزند. تحقیقات نشان داده آن دسته از کارمندانی که طی هفته پنجاه ساعت یا بیشتر در محل کار حضور دارند ۶ درصد بیشتر از سایر همکارانِ کمتر علاقهمندشان حقوق دریافت میکنند. این در حالی است که پس از پنجاه ساعت، میزان بهرهوری عملاً کاهش مییابد. بنابراین، ذهنیت «همیشه آماده به خدمت» نوعی انطباق منطقی به این مشوقهای نابجاست.
اما این همهٔ داستان نیست. وقتی ۹۶ درصد رهبران بسیار موفق همگی حرفشان این است که برای انجامدادن کارهای ضروری سازمانی فرصت ندارند، پس اتفاق دیگری در حال وقوع است.
مزایای نهان جنون
میگوییم که میخواهیم در تقویم و زمان فضای خالی داشته باشیم تا برای فکرکردن فرصتی پیدا کنیم. بههرحال، پیوسته احساس میکنیم در مرز عقبافتادگی قرار داریم. همیشه نگاهمان به کار بعدی است که در تقویم نوشته شده و هرگز قادر نیستیم از آنچه مقابلمان قرار دارد لذت ببریم. اگر سرعت کار بیشازحد جنونآمیز، تقاضاها بیشازحد طاقتفرسا و فشار بیشازحد سرکش باشد، حتی بهترین شغل هم عذابآور خواهد شد.
پس چرا نمیتوانیم دست بکشیم؟
چنین به نظر میرسد که احتمالاً از «حالت اجرایِ» بیامان و کوتاهمدت خود مزایایی نهانی عایدمان شود. سیلویا بلتزا، عضو دانشکدهٔ بازرگانی کلمبیا، و همکارانش در پژوهشی نشان دادند که پُرمشغلگی، دستکم در ایالات متحدهٔ امریکا، بیانگر جایگاه اجتماعی بالای فرد است. «انتظار میرود افرادی با خصوصیاتی که برای کارفرماها و مشتریان ارزشمند است (مثل شایستگی و جاهطلبی) در بازار شغلی طرفدار زیادی داشته و کمتر در دسترس باشند. بنابراین، با گفتن این حرف به دیگران که سرمان شلوغ است و همیشه داریم کار میکنیم، بهطور ضمنی این معنا را منتقل میکنیم که خواهان زیادی داریم و همین مسئله موجب ارتقای جایگاه مفروض ما میشود.»
به عبارت دیگر، «پُرمشغلگی دیوانهوار» و حصول اطمینان از وقوف دیگران به آن میتواند خودآگاه یا ناخودآگاه برای عزتنفس ما مهم باشد. آرزو میکنیم که برای تفکر بلندمدت وقت داشته باشیم، اما وقتداشتن ممکن است این پیام را منتقل کند که از آنچه تصور میکردیم قدری کماهمیتتریم.
بیتردید خودارزشی مشوق قدرتمندی است که ما را پُرمشغله نگه میدارد. اما مشوقهای دیگری نیز هستند.»
در حال حاضر مطلبی درباره دوری کلارک نویسنده بازی بلند مدت در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، نویسندگان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد نویسندگان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از نویسنده، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن نویسنده در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این نویسنده را می شناسید یا حتی اگر خود، نویسنده هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
در حال حاضر مطلبی درباره اکبر درویشی مترجم کتاب بازی بلند مدت در دسترس نمیباشد. همکاران ما در بخش محتوا، به مرور، مترجمان را بررسی و مطلبی از آنها را در این بخش قرار خواهند داد. با توجه به تعداد بسیار زیاد مترجمان این سایت، درج اطلاعات تکمیلی، نقد و بررسی تمامی آنها، کاری زمانبر خواهد بود؛ لذا در صورتی که کاربران سایت برای مطلبی از مترجم، از طریق صفحه ارتباط با ایده بوک درخواست دهند، تهیه و درج محتوای برای آن مترجم در اولویت قرار خواهد گرفت.ضمنا اگر شما کاربر ارجمندِ سایت ایدهبوک، این مترجم را می شناسید یا حتی اگر خود، مترجم هستید و تمایل دارید با مطلبی جذاب و مفید، سایرین را به مطالعهی کتاب ترغیب و دعوت کنید، می توانید محتوای مورد نظرتان را از صفحه ارتباط با ایده بوک ارسال نمایید.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک