جستجوهای اخیر
جستجوهای پرطرفدار
190,920
اما اگر بخواهیم مسائل خاص مرحله انتقالی دیکتاتوری پرولتاریا را رها کنیم (نخستین مسئله این است که بدانیم آیا از مرحله دیکتاتوری پرولتاریا عبور کرده ایم یا نه... و آنها را با مسائل سوسیالیسم برساخته خلط نکنیم می توانیم موضوع ماهیت تخصیص جمعی و سوسیالیستی وسایل تولید را تا جایی که به آن مربوط است مطرح کنیم و برای شروع در پی آن چیزی باشیم که مارکس ذیل این گزاره برنامه محور مدنظر داشت.
مارکس آشکارا مسائلی مانند تحلیل رفتن قوای حقوقی و هم بستگی آن را با تحلیل رفتن قوای دولت مدنظر داشت. تحلیل رفتن قوای حقوقی فقط به معنای تحلیل رفتن قوای مبادلات تجاری مبادلات دارایی های کالایی از جمله، طبعاً و در وهله نخست نیروی کار که در روابط تجاری سرمایه داری کالاست و جایگزینی مبادلات تجاری با مبادلات غیر تجاری است. چنین مسئله ای ناگزیر به این پرسش منجر میشود چگونه میتوان این مبادلات غیر تجاری را تضمین کرد؟ پاسخ کلاسیک به آن چنین است: با طرح ریزی سوسیالیستی اما طرح ریزی سوسیالیستی چیست؟ بدیهی است چنین پرسشی در روزگار ما بحث برانگیز است اما با راه و رسم بسیار ویژه ای که سیاستهای استالین از دهه ۱۹۳۰ در طرح ریزی سوسیالیسم شوروی به جا گذاشته به طرز وحشتناکی از نو برجسته شده است و می توان از آن به طرح ریزی دولتی به جای طرح ریزی بوروکراتیک» یاد کرد زیرا اثر بوروکراتیک اثر ثانوی سیاستی کلی تر است.
در چارچوب همین راه و رسم بسیار ویژه است که تقلای همه کسانی که در اتحاد جماهیر شوروی چکسلواکی مجارستان و.... با تدابیر «لیبرال» به دنبال تعدیل» این طرح ریزی اند به شناسایی و گسترش روابط تجاری در بطن اقتصاد موجود در این کشورها منتهی میشود.
تلگرام
واتساپ
کپی لینک