کتاب بررسی متون طنزآمیز عامیانه ایرانی

توسعه زندگی ،صنعتی گسترش شهرنشینی و پیشرفتهای تکنولوژیک و پدیده مدرنیسم سبب شده است تا میان برخی از ارزشها و عناصر مثبت فرهنگی زندگی سنتی و زندگی مدرن به نوعی گسست ایجاد شود، ضمن آن که توسعه جامعه صنعتی خود به خود فرصت سرگرمی و تفریح به سبک سنتی را نیز از جامعه سلب مینماید بنابراین یکی از وظایف رسانه ملی توجه و تأکید بیشتر بر شناخت بهره گیری و اشاعه عناصر مثبت فرهنگ عامه ای به مثابه شناسه های هویت جمعی و تاریخی مردم است. علاوه بر این با توجه به اینکه یکی از کارکردهای رسانه ها کارکرد سرگرمی و تفریحی آنهاست، بهره گیری از طنزهای عامیانه در صورتی که غنی از بنیانهای اخلاقی و بهره گرفته از گنجینه فرهنگ و ادب ایرانی - اسلامی باشد علاوه بر اینکه میتواند به تولید سرگرمی و فرح بخشی در مخاطبان منجر شود به دلیل تأکید بر ناخودآگاه فرهنگی مردم مخاطبان بیشتری را جذب می نماید و به بازتولید ارزشهای اخلاقی و فرهنگی متناسب با سنت های ملی و اسلامی نیز کمک میکند. 

خیالاتی را زیر شلاق گرفتند و تا خورد شلاق بر سر و رویش فرود آوردند. بعد هم مقداری نان و حلوایی که همراه داشتند به او خورانیدند. او پس از صرف نان و حلوا به خانه خودش مراجعت کرد و مردم دورش را گرفتند که در این مدت کجا رفته بودی؟».
ساده لوح نمی پذیرد که از رند فریب خورده است در جواب آنان گفت: «من مرده بودم و در این مدت گرفتار حساب اعمال خود بودم. پرسیدند: خوب عالم آخرت چگونه است؟ چطور با آدم رفتار می کنند؟
گفت: «خیلی خوب است آدم را میزنند اما مقداری نان و حلوا هم می دهند. (درویشی، هندیجان (۱۳۵۱)
دزدان
داستان اول بیان موقعیت آغازین عده ای رفتند بیابان علف چیدن ساده لوح دارای چیز با ارزشی است حیواناتشان را بستند نام یکی از آنها حسن بود. رند، نقشه میکشد تا ساده لوح را فریب یا آزار دهد شب دزد آمد
خرها را باز کرد. صاحب خر بیدار شد دید صدای پای آدم می آید. با صدای بلند گفت: «کیستی؟»
رند به طور پنهان یا آشکار بخشی از دارایی ساده لوح را تصاحب می کند